مکي و 30 آيه است.
بسم الله الرحمن الرحيم
آيه ي 4-1:
تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ بزرگوار و متعالي است خداوندي که ، فرمانروايي به دست اوست و او بر هرچيزي تواناست.
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ آن که مرگ و زندگي را بيافريد ، تا بيازمايدتان که کدام يک از شما به عمل نيکوتر است و اوست پيروزمند و آمرزنده.
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ آن که هفت آسمان طبقه طبقه را بيافريد در آفرينش خداي رحمان هيچ خلل و، بي نظمي نمي بيني پس بار ديگر نظر کن ، آيا در آسمان شکافي مي بيني ?
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِيرٌ بار ديگر نيز چشم باز کن و بنگر نگاه تو خسته و درمانده به نزد تو بازخواهد گشت.
« تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ» بزرگوار و والا است و خدا داراي برکات و خير بسيار و احسان فراگير است. و از عظمت و شکوهمندي اش اين است که فرمانروايي جهان بالا و پائين به دست اوست و آفريننده آسمانها و زمين است و با فرامين تقديري و ديني که تابع حکمت اوست آن گونه بخواهد در آن ها تدبير و تصرف مي کند.
« وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» و خداوند داراي کمال قدرت و توانمندي است و بر هر کاري تواناست و مخلوق ات بزرگي چون آسمانها و زمين را با اين قدرت خويش ايجاد کرده است. « الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ» کسي که براي بندگانش چنان مقدّر نمود که آن ها را زنده نمايد و بميراند. « لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» تا شما را بيازمايد که عمل کدام يک از شما خالص تر و درست تر است.
خداوند بندگانش را آفريده و به اين جهان آورده و به آن ها خبر داده است که به زودي از اين جهان خواهند رفت و آن ها را امر و نهي نموده و با شهوت هايي که با امر الهي متضاد هستند آن ها را آزموده است . پس هرکس تسليم فرمان خدا گردد و کار نيک انجام دهد خداوند در هر دو جهان به او پاداش نيک مي دهد و هرکس به سوي شهوت ها و اميال نفس گرايش يابد و فرمان لهي را پشت سر اندازد او بدترين سزا را خواهد داشت.
« وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» و خداوند توانمند است و بر همه چيز چيره مي باشد و آفريده ها منقاد اويند.
و آمرزگار است و بدکاراني که کوتاهي کرده اند و گناهکاران را مي آمرزد به خصوص وقتي که توبه کنند و برگردند. او گناهانشان را مي آمرزد گرچه پُرِ زمين و آسمان باشد و عيب هايشان را مي پوشاند گرچه به اندازه اي تمام دنيا باشد.
« الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا» خداوندي که هفت آسمان را بر بالاي يکديگر و در نهايت زيبايي و استحکام آفريده است. « مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ» در آفرينش خداوند مهربان هيچ خلل و نقصي نمي بيني.
و چنانچه از هر حيثي نقص منتفي مي گردد ، به طور کامل از حيث رنگ و هيأت و ارتفاعش نيکو و متناسب مي گردد. و همچنين خورشيد و ماه و ستارگان روشني که برخي ثابت و برخي سيارند هيچ خلل و نقصي در آنها نيست. و از آن جا که کمال آنها مشخّص است خداوند دستور داد تا چند بار به آن نگاه کرده شود و در کرانه هاي آن تامل شود. پس فرمود:« فَارْجِعِ الْبَصَرَ» بار ديگر به آن بنگر و عبرت بگير، « هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ» آيا در آن عيب و خللي مي بيني؟
« ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ» منظور اين است که چندين بار بنگر.« يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِيرٌ» چرا که چشم تو از اين عاجز و ناتوان است که عيب و خللي را در آن مشاهده کند، هرچند که بکوشي و دريغ نورزي.
آيه ي 10-5:
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ ما آسمان فرودين را به چراغهايي بياراستيم و آن چراغها را وسيله راندن شياطين گردانيديم و برايشان شکنجه آتش سوزان آماده کرده ايم.
وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ و براي کساني که به پروردگارشان کافر شده اند عذاب جهنم باشد و جهنم بدسرانجامي است.
إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ چون در جهنم افکنده شوند ، به جوش آيد و بانگ زشتش را بشنوند ،
تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ نزديک است که از خشم پاره پاره شود و چون فوجي را در آن افکنند ،، خازنانش گويندشان : آيا شما را بيم دهنده اي نيامد ?
قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ گويند : چرا ، بيم دهنده آمد ولي تکذيبش کرديم و گفتيم : خدا هيچ نازل نکرده است ، شما در گمراهي بزرگي هستيد.
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ و مي گويند : اگر ما مي شنيديم يا تعقل مي کرديم ، اهل اين آتش سوزنده نمي بوديم.
« وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا» و آسمان دنيا را مي بيني و مشاهده مي کني که آن را آراسته ايم، « بِمَصَابِيحَ» با ستارگان که هريک نور متفاوتي دارد. و اگر ستارگان در آسمان نبودند آسمان سقفي تاريک بود و زيبايي نداشت ولي خداوند اين ستارگان را زينت بخش آسمان و روشنايي آن قرار داده است . و ابزارهاي راهنمايي هستند که در تاريکي هاي دريا و خشکي مردم به وسيله آنها راهياب مي شوند. و اين که خداوند مي فرمايد آسمان دنيا را با چراغ هايي آراسته منافاتي با اين ندارد که بسياري از ستارگان بالاي آسمان هاي هفت گانه باشند، چون آسمان ها شفاف هستند و اين گونه آسمان دنيا آراسته مي گردد، گرچه ستارگان در آن نباشند.
« وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ» و اين چراغ ها را ابزار سنگ سار کردن شيطان هايي قرار داده ايم که مي خواهند دزدکي به اخبار آسمان گوش دهند و استراق سمع نمايند. پس خداوند اين ستارگان را پاسداران آسمان قرار داده است و نمي گذارند شيطان ها اخبار آسمان ها را به زمين بياورند؛ شهاب هايي که از ستارگان پرتاب مي شوند و خداوند آن را براي راندن شيطان ها آماده کرده است.
« وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ» و در آخرت براي آنان عذاب سوزان دوزخ آماده کرده ايم چون آن ها سرکشي کرده و بندگان خدا را گمراه نموده اند. بنابراين پيروان کافرشان همانند آن ها مي باشند و خداوند براي آنان عذاب سوزان دوزخ را آماده کرده است. بنابراين فرمود:« وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ» و نيز براي کساني که به پروردگارشان کفر ورزيدند عذاب دوزخ مهيا است و بدجايگاهي است که دوزخيان در نهايت خواري و ذلّت در آن قرار مي گيرند.
« إِذَا أُلْقُوا فِيهَا» وقتي با اهانت و خواري به دوزخ افکنده مي شوند، « سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا» صداي بلند و خشن از آن مي شنوند. « وَهِيَ تَفُورُ» در حالي که دوزخ مي جوشد.
« تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ» نزديک است که دوزخ از خشم پاره پاره شود و از بس که بر کافران خشمگين است از هم بپاشد. پس وقتي که وارد آن شوند گمان مي بري با آن ها چه کار خواهد کرد؟!
سپس سرزنش نگهبانان دوزخ را که کافران را مورد سرزنش قرار مي دهند بيان کرد و فرمود:« كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ» هرگاه گروهي در دوزخ افکنده شوند نگهبانان دوزخ از آن ها مي پرسند:« آيا هشداردهنده اي به سوي شما نيامد؟» يعني حالت شما و دوزخي بودنتان چنان است که گويا از اين دوزخ خبر داده نشده ايد و بيم دهندگان شما را از آن برحذر داشته اند.
« قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ» مي گويند: آري! هشداردهنده اي نزد ما آمد امّا او را تکذيب کرديم و گفتيم خداوند هيچ چيزي را نازل نکرده است و شما در گمراهي بزرگ هستيد. پس آن ها پيامبر خود را تکذيب کردند و به طور کلّي همه آنچه را که خداوند نازل کرده است دروغ انگاشتند.
و به اين بسنده نکردند و همه پيامبران هشداردهنده را گمراه خواندند در حالي که آن ها راهيافتگان هدايت کننده بودند. و فقط به گمراه قرار دادن آن ها اکتفا نکردند بلکه گمراهي آن ها را گمراهي بزرگ قرار دادند. پس کدام عناد و تکبر و ستم شبيه چنين عناد و تکبري است؟
« وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ» آن ها با اعتراف به اين که شايسته هدايت نبودند مي گويند: اگر مي شنيديم يا خرد مي ورزيديم در زمره دوزخيان نمي بوديم. پس آن ها همه راه هاي هدايت را از خود نفي مي کنند که عبارتند از: شنيدن چيزهايي که خداوند نازل کرده است و يا پيامبران آورده اند، عقلي که به صاحب خود فايده مي رساند و او را به حقايق اشيا آگاه مي کند و به ترجيح خير وامي دارد و از هر آنچه که سرانجام زشتي دارد برحذر مي دارد.
پس آنان نه عقل دارند و نه نيروي شنوايي. و اين به خلاف عقل و ايمان ارباب صدق و يقين است که آن ها ايمان خود را با دلايل سمعي تأييد نموده اند. پس آنچه را که از سوي خدا و پيامبر آمده است شنيده اند و به آن عمل کرده اند. نيز با دلايل عقلي ايمان خود را تقويت کرده اند و گمراهي را از هدايت و خير را از شر تشخيص داده اند. پس ايمان آنها براساس دلايل عقلي و نقلي استوار است کسي که لطف خويش را به هرکس که بخواهد اختصاص مي دهد. و بر هرکس از بندگانش که بخواهد منّت مي نهد و او را به درجاتي رفيع مي رساند و کساني را که شايسته خوبي نيستند خوار مي گرداند.
خداوند متعال درباره کساني که وارد دوزخ مي شوند و به ستمگري و عناد خود اعتراف مي کنند و مي فرمايد:
آيه ي 11:
فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ پس به گناه خود اعتراف مي کنند اي لعنت باد بر آنها که اهل آتش سوزنده اند.
« فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ» به گناهان خود اعتراف مي کنند، پس دوري از رحمت خدا و زيانمندي و شقاوت بهره دوزخيان باد. چقدر بدبخت و خوار هستند وقتي که پاداش الهي را از دست داده اند و در دوزخ قرار گرفته اند؛ دوزخي که آتش سوزان آن جسم ها و دل هايشان را مي سوزاند.
آيه ي 12:
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ براي کساني که ناديده از پروردگارشان مي ترسند ، آمرزش و مزد فراوان است.
وقتي حالت بدکافران فاسق را بيان کرد توصيف نيکوکاران خوشبخت را نيز ذکر نمود و فرمود:« إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ» کساني که در نهان از پروردگارشان مي ترسند و در همه حالات خود از خداوند مي ترسند حتي در حالت و وضعيتي که جز از خدا کسي از آن ها اطلاع ندارد پس آنان اقدام به ارتکاب گناه نمي کنند ودر انجام آنچه خداوند آنان را بدان امر نموده است کوتاهي مي ورزند .
« لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ» آنان آمرزش و پاداش بزرگ و فراواني دارند. يعني گناهانشان بخشيده مي شود، و وقتي که خداوند گناهانشان را بيامرزد آنان را از شر گناهان محفوظ مي دارد و از عذاب دوزخ نجات مي دهد. و پاداش بزرگي دارند و آن نعمت هاي پايدار پادشاه بزرگ و لذّت هاي پيوسته و منازل عالي و حورهاي خوب و خدمت گزاراني است که خداوند در بهشت براي آنان آماده کرده است و بزرگ تر از اين رضايت خداوند مهربان است که بر ساکنان بهشت فرود مي آورد.
آيه ي 14-13:
وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ چه به راز سخن گوييد و چه آشکارا ، او به هر چه در دلها مي گذرد داناست ،
أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ آيا آن که مي آفريند نمي داند ? حال آنکه او باريک بين و آگاه است.
خداوند در اينجا از گستردگي آگاهي و دانش و فراگير بودن لطف خويش خبر مي دهد و مي فرمايد:« وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ» و سخنتان را نهان داريد يا آن را آشکار سازيد در هر دو صورت نزد او برابر است و هيچ چيز پنهان و پوشيده اي بر او پنهان و پوشيده نمي ماند.
« إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» بي گمان خداوند به نيت ها و اراده هايي که در دل هاست آگاه است، پس گفته ها و کارهايي که شنيده و ديده مي شوند چگونه خواهد بود؟
سپس با استناد به يک دليل عقلي بر آگاهي خداوند استدلال نمود و فرمود:« أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ» آيا کسي که آفريده است نمي داند؟ پس کسي که خلق را آفريده و خلقت آن را خوب و محکم کرده است چگونه آن را نمي داند؟! « وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ» و او باريک بين آگاه است.
دانش و آگاهي او دقيق است تا جايي که رازها و پنهاني ها را مي داند، و او « يعلَمُ السِرَّ وأَخفَي» نهان و نهان تر را مي داند.
از جمله معاني لطيف يکي اين است که او نسبت به بنده و دوست خود لطف و مهرباني دارد و نيکي و احسان را از جايي به او مي رساند که گمانش را نمي برد و او را از شر و بدي حفاظت مي کند و به وسيله اسبابي که بنده فکرش را هم نمي کند او را به بالاترين مراتب و جايگاهها مي رساند، حتي گاه ناخوش به بنده مي چشاند تا به وسيله ي آن او را به امور دوست داشتني بزرگ و خواسته هاي ارزشمند برساند.
آيه ي 15:
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ اوست که زمين را رام شما گردانيد پس بر روي آن سير کنيد ، و از رزق خدا بخوريد چون از قبر بيرون آييد به سوي او مي رويد.
خداوند است که زمين را برايتان رام گردانيده است تا بتوانيد نيازهاي خود را از قبيل کاشتن و ساختن و شخم زدن را از آن برآورده نمائيد و در آن راههايي قرار داده که به وسيله آن ها به منطاق دوردست و شهرهاي دور مي رسيد. « فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا» پس براي طلب روزي و کارهايتان در گوشه و کنار زمين حرکت کنيد.
« وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ» و از روزي خداوند بخوريد. و زنده شدن پس از مرگ در دست اوست. يعني بعد از آن که از اين جهان رخت بربنديد که خداوند آن را ميدان آزمايش و پلي براي انتقال به آن دنيا قرار داده است دوباره زنده تان خواهد کرد و به سوي خدا حشر مي شويد تا شما را طبق کارهاي نيک و بدتان جزا و سزا بدهد.
آيه ي 18-16:
أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ آيا از آن که در آسمان است ايمن نشسته ايد که ناگاه زمين را به لرزش در آورد و زمين شما را در خود فرو برد ?
أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ آيا از آن که در آسمان است ايمن نشسته ايد که ناگاه بادي همراه با، سنگريزه بر سر شما فرستد ? به زودي خواهيد دانست که بيم دادن من چگونه است.
وَلَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ هر آينه کساني که پيش از آنها بودند ، پيامبران را تکذيب کردند پس عذاب من چگونه بود.
اين تهديد و وعيدي است براي کسي که به سرکشي و تعدي و گناه خود که موجب عذاب است ادامه دهد. پس فرمود:« أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء» آيا از کسي که در آسمان است ايمن شده ايد که شما را در زمين فرو بَرَد و آن خداوند متعال است که بر بالاي آفريده هايش قرار گرفته است؟! « أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ» که شما را در زمين فرو بَرَد در حالي که ناگهان زمين به حرکت و جنبش در آيد تا اين که هلاک و تلف شويد.
« أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا» آيا از کسي که در آسمان است ايمن شده ايد که طوفاني از شن بر شما بفرستد؟! يعني عذابي از آسمان بر شما بفرستد که شما را سنگباران نمايد و از شما انتقام بگيرد. « فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ» پس خواهيد دانست که چگونه آن چه که کتاب ها و پيامبران شما را از آن بيم داده بودن به سراغتان مي آيد! پس گمان مبريد که چون شما از آمدن عذاب از آسمان و زمين ايمن هستيد اين براي شما فايده اي دارد. بنابراين شما سرانجام کارتان را خواهيد دانست، خواه مدتي طولاني بر شما بگذرد يا مدتي کوتاه بر شما سپري شود.
به راستي کساني که پيش از شما بودند همانند شما تکذيب کردند آن گاه خداوند آن ها را هلاک و نابود ساخت. پس بنگريد که خشم و کيفر خدا نسبت به آن ها چگونه بوده است که آن ها را قبل از عذاب آخرت در دنيا عذاب داد. پس بترسيد از اين که گرفتار عذابي شويد که آن ها بدان گرفتار شدند.
آيه ي 19:
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ آيا پرندگاني را که بال گشوده يا بال فراهم کشيده بر فراز سرشان در پروازند ، نديده اند ? آنها را جز خداي رحمان کسي در هوا نگاه نتواند داشت اوست که به همه چيز بيناست.
در اين جا آدمي ملامت و تشويق شده است که به پرنده اي بنگرد که خداوند آن را رام کرده و فضا و هوا را براي او مسّخر گردانيده است، پرنده اي که بال هايش را براي پرواز مي گشايد و براي پائين آمدن مي بندد و در فضا شنا مي کند و هرجا که بخواهد و نياز دارد مي رود.
« مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ» جز خداي مهربان کسي آن ها را نگاه نمي دارد و اوست که فضا را براي آن ها رام گردانيده است و پرندگان را به گونه اي خلق کرده که براي پرواز آمادگي دارند. و هرکس به حالت پرنده بنگرد و در آن بيانديشد ، به قدرت و عنايت خداوندراهياب مي شود، و نشانگر اين است که او يگانه و يکتاست و عبادت جز براي او شايسته ي کسي نيست. « إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ» بي گمان او به هر چيزي بينا است. پس اوست که به گونه اي شايسته و طبق حکمت خود به تدبير امور بندگان مي پردازد.
آيه ي 21-20:
أَمَّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَّكُمْ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْكَافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ آيا آن نگهباني که شما را ياري مي کند ، غير از خدا کيست ? کافران در فريبي بيش نيستند.
أَمَّنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَل لَّجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ آيا کيست آن که به شما روزي دهد اگر او روزي خويش باز دارد ? نه ،، درسرکشي و دوري از حق لجاج مي ورزند.
خداوند به کافراني که از فرمان او سرپيچي کرده و از حق روي برگردانيده اند مي گويد:« أَمَّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَّكُمْ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ الرَّحْمَنِ» اگر خداوند قصد بدي به شما بک ند چه کسي مي تواند عذاب او را از شما دور نمايد؟
يعني چه کسي به غير از خداوند مهربان شما را بر دشمنان پيروز مي کند؟ پس او تعالي تنها ياري کننده و عزت دهنده و خوار کننده است و اگر تمام مردم براي ياري کردن انسان گرد هم بيايند به اندازه ذره اي به او سودي نخواهند رساند. بنابراين ادامه دادن کافران به کفرشان بعد از آن که مي دانند جز خداوند کسي آنان را ياري نمي کند غرور و بي خردي است.
« أَمَّنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ» يعني روزي همه به دست خداوند است. پس اگر روزي را از شما دريغ دارد چه کسي برايتان مي فرستد؟ مردم نمي توانند به خودشان روزي بدهند، پس ديگران را چگونه روزي خواهند داد؟ پس روزي دهنده و نعمت بخشنده ي همه ي نعمت ها خداست و شايسته است که به تنهايي پرستش شود، ولي کافران« لَّجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ» بر سنگدلي و سرکشي و گريز از حق پافشاري مي کنند.
آيه ي 22:
أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ آيا آن کس که نگونسار بر روي افتاده راه مي رود ، هدايت يافته تر است يا آن که بر پاي ايستاده و بر راه راست مي رود ?
از اين دو نفر کدام يک راه ياب تر است؛ کسي که در گمراهي و سرگرداني و کفر غرق است و قلبش واژگون گرديده پس حق نزد او باطل قرار گرفته و باطل را حق شمرده است، يا کسي که حق را مي شناسد و آن را برگزيده و در کارها و گفته ها و همه حالت هاي خود بر راه راست و درست گام برمي دارد؟! پس با تأمّل در حالت اين دو نفر فرق آن دو مشخص مي شود که به وضوح خواهيم دانست کدام يک هدايت يافته و کدام يک گمراه است. و حالات انسان شاهد بزرگتري از گفته هايش مي باشند!
آيه ي 26-23:
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ بگو : اوست که شما را آفريده است و گوش و چشم و دل داده است چه اندک سپاس مي گزاريد.
قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ بگو : اوست که شما را در زمين آفريد و در قيامت نزد او گرد آورده مي شويد.
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ مي گويند : اگر راست مي گوييد ، اين وعده چه وقت فرا مي رسد ?
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ بگو : علم آن نزد خداست و من بيم دهنده اي بيش نيستم.
خداوند متعال با بيان اين که تنها او معبود به حق است و با فراخواندگان بندگانش به شکرگزاري او و يگانه پرستي مي فرمايد:« قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ» بگو: اوست که شما را از عدم پديد آورد بدون اين که ياور و پشتيباني داشته باشد. « وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ» و بعد از آنکه شما را پديد آورد به وسيله ي گوش و چشم و دل، خلقت شما را کامل نمود.
اين اعضاي سه گانه بهترين اعضاي بدن و کامل ترين نيروي بدني مي باشند. « قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ» ولي با وجود اين که به شما نعمت داده است کمتر سپاس خداوند را مي گزاريد، و شکرگزاري شما اندک است.
« قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ» بگو: اوست خدايي که شما را در زمين پش نموده و در گوشه و کنار آن جاي داده، و به شما امر و نهي نموده و نعمت ها را به سويتان سرازير کرده است که از آن استفاده مي بريد. سپس شما را در روز قيامت حشر مي کند.
ولي مخالفان اين وعده را تکذيب مي کنند و مي گويند:« مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» اگر راست مي گوييد اين وعده اي را که مي دهيد کي خواهد بود؟ آن ها نشانه ي صداقت پيامبران را اين قرار دادند که وقت آمدن قيامت را به آنان خبر دهند و اين کار آن ها ستمگري و عناد است.
« قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ» بگو: علم آن تنها نزد خدا است، هيچ کس ديگري از فرا رسيدن قيامت آگاهي و علم ندارد و خبر دادن از اين که قيامت خواهد آمد مشروط بر اين نيست که زمان آن فاش شود، چون سخن راست با دلايل آن شناخته مي شود و خداوند دلايل و حجّت هايي بر صحت و درستي آن اقامه کرده است، دلايلي که با وجود آن کوچک ترين شکّي در اين که قيامت خواهد آمد باقي نمي ماند. امّا کسي درک مي کند که با گوش و دل، گوش فرا دهد.
آيه ي 30-27:
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ کافران چون نزديکش بنگرند ، چهره شان گرفته شود و به آنها گفته مي شود، : اين است آنچه باطلش مي خوانديد.
قُلْ أَرَأَيْتمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَمَن مَّعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يُجِيرُ الْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ بگو : گيرم که خدا مرا و همراهانم را هلاک کند يا بر ما رحمت آورد ، چه کسي کافران را از عذاب دردآور مي رهاند ?
قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ بگو : او خداي رحمان است به او ايمان آورديم و بر او توکل کرديم وزودا که خواهيد دانست چه کسي در گمراهي آشکار است.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ بگو : اگر آبتان در زمين فرو رود ، چه کسي شما را آب روان خواهد داد ?
کافران در دنيا فرا رسيدن قيامت را تکذيب مي کنند اما در روز قيامت که عذاب را از نزديک مشاهده مي کنند، اندوهگين و پريشان خواهند شد. پس چهره هايشان تغيير مي کند و به خاطر تکذيب و دروغ انگاشتنشان مورد سرزنش و توبيخ قرار مي گيرند و گفته مي شود:« هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ» اين همان چيزي است که خود مي خواستيد.
پس امروز آن را به طور آشکار مشاهده مي کنيد و قضيه برايتان روشن گرديده و بي چاره گشته ايد و چيزي جز گرفتار شدن به آن عذاب برايتان نيست. از آن جا که تکذيب کنندگان پيامبر (ص) که دعوت او را رد کردند منتظر نابود و هلاک شدن پيامبر بودند، خداوند به پيامبر فرمان داد تا به آن ها بگويد اگر شما به آرزوي خودتان برسيد و خداوند من و همراهانم را هلاک سازد اين به شما فايده اي نخواهد رساند چون شما به آيات خدا کفر ورزيده ايد و سزاوار عذاب گشته ايد.
پس چه کسي شما را از عذاب دردناکي که بر شما قطعي گرديده است نجات خواهد داد؟ بنابراين آزمند بودن شما براي نابودي من فايده اي برايتان ندارد. و از جمله ادّعاهاي کافران اين بود که مي گفتند آن ها بر هدايت هستند و پيامبر بر گمراهي مي باشد. آن ها اين سخن را تکرار مي کردند و بر اين امر مجادله مي نمودند.
پس خداوند پيامبرش را دستور داد تا از حالت خود و حالت پيروانش خبر دهد تا براي هريک هدايت و پرهيزگاري اش روشن گردد و آن اين است که بگويند:« هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا» او خداوند مهربان است ، به او ايمان آورده ايم و بر او توکل کرده ايم. و ايمان شامل تصديق باطن و اعمال باطني و ظاهري مي شود.
و از آن جا که وجود اعمال و کمال آن بستگي به توکل دارد خداوند از ميان ساير اعمال توکل را به طور ويژه بيان کرد ، وگرنه توکل در ايمان داخل است، و از جمله ي لوازم ايمان است. همان طور که خداوند متعال مي فرمايد:« وَعَلَي اللَّهِ فَتَوَکَلُوا إِن کُنُتم مُّومِنينَ» و بر خداوند توکل کنيداگر شما مومن هستيد.
پس وقتي حالت پيامبر و پيروانش چنين است و اين حالت راه رستگاري است و سعادت اخروي به آن بستگي دارد، حالت دشمنان پيامبر برخلاف اين مي باشد. آن ها ايمان و توکل ندارند و با اين مشخص مي شود که چه کسي بر هدايت است و چه کسي در گمراهي آشکاري به سر مي برد. سپس خبر داد که نعمت ها را او به تنهايي داده است به خصوص آبي که خداوند هرچيز زنده اي را از آن آفريده است. پس فرمود:
« قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا» بگو: به من خبر دهيد اگر آبتان فرو بنشيند، « فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ » چه کسي برايتان آبي روان مي آورد که از آن بنوشيد و چهارپايانتان و درختان و کشتزارهايتان را از آن آب بدهيد؟ اين استفهام به معني نفي است. يعني هيچ کس جز خداوند توانايي چنين کاري را ندارد.
پايان تفسير سوره ي ملک