فهرست سوره ها      دانلود      نظرات شما      درباره

تفسير سوره ي تغابن

مدني و 18 آيه است.

بسم الله الرحمن الرحيم

آيه ي 4-1:

يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ خدا را تسبيح  مي  گويند هر چه  در آسمانها، و هر چه  در زمين  است   فرمانروايي  از آن  اوست  و حمد سزاوار اوست  و او بر هر چيزي  تواناست.

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ اوست  که  شما را بيافريد  بعضي  از شما کافر ، و بعضي  مؤمنند و  کارهايي  را که  مي  کنيد مي  بيند.

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ آسمانها و زمين  را به  حق  بيافريد و شما را تصوير کرد و نيکو تصوير کرد  و سرانجام  همه  به  سوي  اوست.

يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ هر چه  را در آسمانها و زمين  است  مي  داند و به  آنچه  پنهان  مي  داريد يا، آشکار مي  سازيد آگاه  است  ، و خدا به  هر چه  در دلها مي  گذرد عالم  است.

در اين آيات کريمه شمار زيادي از اوصاف خداوند بزرگ بيان شده است. پس خداوند کمال الوّهيت خويش و گستردگي توانگري اش و نيازمندي همه آفريده ها به او را و اين که همه آن چه در آسمان ها و زمين است ستايش پروردگارشان را مي گويند بيان کرده و فرموده است: فرمانروايي همه از آن خداوند است و هيچ آفريده اي از گستره فرمانروايي او بيرون نمي رود، پس همه ي ستايش از آن اوست و به خاطر صفت هاي کمالي که دارد و نيز به خاطر چيزهايي که آفريده و احکامي که مقّرر داشته و نعمت هايي که ارزاني کرده است مورد ستايش است. و قدرت و توانمندي او فراگير است و هيچ  موجودي از گستره توانايي اش بيرون نمي رود و او هر کاري را که بخواهد در انجام آن ناتوان نمي ماند.

خداوند مي فرمايد او بندگان را آفريده است و برخي از آن ها را مومن و برخي را کافر قرار داده است، پس ايمان آوردن و کفر ورزيدن آن ها طبق تقدير و قضاي الهي است و او  اين را از آن ها خواسته است به اين صورت که به آن ها قدرت و اراده داده که هر آن چه را از امر و نهي بخواهند  انجام دهند. « وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» و خداوند به آن چه مي کنيد بيناست.

وقتي آفرينش انسان را که مورد امر و نهي قرار گرفته است بيان کرد آفرينش ديگر مخلوقات را نيز بيان کرد و فرمود:« خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» آسمان ها و زم ين و همه ي آن چه را که در آن هاست آفريده است و آن ها را بسيار خوب آفرينش بخشيده است. « بِالْحَقِّ» با حکمت و با هدف.

« وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ» و شما را شکل و صورت بخشيده است و خوب شما را صورتگري کرده است همان طور که خداوند متعال مي فرمايد:« لَقَد خَلَقنَا الإِنَسنَ فِي أَحسَنِ تَقوِِيمِ» به راستي که انسان را در بهترين سيما و قوام آفريديم. پس انسان از همه مخلوقات صورتي بهتر و منظره اي زيباتر دارد.

« وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ»  در روز قيامت بازگشت به سوي خداست. آن گاه شما که بنابر کفر و ايمانتان سزا و جزا خواهد داد و از نعمت هايي که به شما ارزاني کرده است خواهد پرسيد که آيا سپاس آن را به جاي آورده ايد يا نه؟ سپس اين را بيان کرد که آگاهي او فراگير است و فرمود: « يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» پنهان و بيدار را در آسمانها و زمين مي داند. « وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» و آن چه را که پنهان مي داريد و آن چه را که آشکار مي سازيد مي داند و خداوند به راز دل ها آگاه است. يعني به اسرار پاکي که در دل هاست و نيت هاي صالح و خوب و اهداف فاسد و بدي که در دل هاست آگاه است.

پس وقتي که خداوند به راز دل ها آگاه است فرد عاقل و با بصيرت بايد در حفظ درون خود از اخلاق زشت بکوشد و تلاش کند درون خود را با اخلاق زيبا مزِين نمايد.

آيه ي 6-5:

أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ آيا شما را خبر کساني  که  از اين  پيش  کافر شده  بودند نرسيده  است  ?  عقوبت  عملشان  را چشيدند و ايشان  راست  عذابي  دردآور.

ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوا وَّاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ اين  به  کيفر آن  بود که  پيامبرانشان  با دليلهاي  روشن  بر آنان  مبعوث   شدند و آنها گفتند : آيا آدميان  ما را هدايت  مي  کنند ? پس  انکار  کردند ورويگردان  گشتند و خدا بي  نياز است  ، که  توانگر و در خور ستايش   است.

وقتي خداوند برخي از اوصاف کامل و بزرگ خود را بيان کرد که با اين صفت ها شناخته مي شود و پرستش مي گردد و موجب مي شوند آدمي در راه جلب او کوشش نمايد و از ناخشنودي هايش پرهيز کند، از آن چه امت هاي گذشته کرده اند خبر داد؛ امت هايي که همواره ملّت هاي پس از آنان داستان هايشان را بازگو مي نمايند. آن ها وقتي پيغمبرانشان به همراه حقّ نزدشان آمدند پيامبران خود را تکذيب کردند و با آن ها به مخالفت برخاستند.

« فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ» پس آن ها عقوبت کارشان را در دنيا چشيدند و خداوند آن ها را در همين دنيا خوار گرداند. « وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» و آنان در سراي آخرت عذاب دردناکي در پيش دارند. بنابراين سبب اين عقوبت و عذاب را بيان کرد و فرمود:« ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ اين بدان خاطر بود که پيغمبرانشان آيات روشني را برايشان آوردند که حق را از باطل جدا مي ساخت، اما آنان مشمئز شدند و بر پيامبرانشان تکبر ورزيدند، پس گفتند:« أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا» آيا بشري ما را هدايت مي کند؟ يعني آنان هيچ فضلي بر ما ندارند، و چرا خداوند آنان را به اين موضوع اختصاص داده است نه ما را؟ همانگونه که در آيه اي ديگر مي فرمايد:« قَالَت لَهُم رُسُلُهُم إِن نَّحنُ إِلَّا بَشَرُ مِّثلُکُم وَلَکِنَّ اللَّهِ يمُنُّ عَلَي مَن يشَآءُ مِن عِبَادِهِ» پيامبرانشان به آنان گفتند ما جز شري همچون شما نيستيم، ولي خداوند بر هرکس از بندگانش که بخواهد منت مي نهد.

پس آن ها نپذيرفتند که خداوند بر پيغمبرانش منت گذاشته و به آن ها لطف نموده است و آنان را براي هدايت مردم فرستاده است. بنابراين به پرستش درختان و سنگ ها و امثال آن ها گرفتار آمدند. « فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوا» پس آن ها به خدا کفر ورزيده اند و از اطاعت و فرمانبرداري او روي برگرداندند. « وَّاسْتَغْنَى اللَّهُ» و خداوند از آن ها بي نياز است و به آن ها توجه نمي کند و گمراه شدن آنان کوچکترين زياني به خداوند نمي رساند. « وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ» و خداوند بي نياز ستوده است؛ بي نيازي مطلق که از همه ي جهات بي نياز است و در گفته ها و اوصاف خودش ستوده است.

آيه ي 7:

زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ کافران  پنداشتند که  آنها را زنده  نمي  کنند  بگو : آري  ، به  پروردگارم ، سوگند که  شما را زنده  مي  کنند تا به  کارهايي  که  کرده  ايد آگاه  سازند  و  اين  بر خدا آسان  است.

خداوند متعال از عناد کافران و از پندار باطلشان و از اين که ناآگاهانه رستاخيز را تکذيب مي کنند بدون  اين که دانش و هدايت و کتاب روشنگري داشته باشند خبر مي دهد . پس خداوند شريف ترين انسان را فرمان داد تا به پروردگارش سوگند بخورد که آن ها پس از مرگشان زنده خواهند شد و در مقابل کارهاي زشت و پليدشان و به خاطر تکذيب حقّ مجازات خواهند شد.

« وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» و اين کار براي خدا آسان است گرچه اين کار براي انسان و مخلوق دشوار و غير ممکن است و اگر همه ي مخلوقات نيرو و قدرتشان را جمع نمايند و بخواهند يک فرد مرده را زنده نمايند نخواهند توانست . امّا خداوند متعال هرگاه بخواهد کاري را بکند به آن مي گويد: باش و آن مي شود. خداوند متعال مي فرمايد:« وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السمَّوَتِ وَمَن فِي الأَرضِ إِلَّا مَن شَآءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِِيهِ أُخرَي فَإِذَا هُم قِِيامُ ينظُرونَ » و در صور دميده خواهد شد پس هرکس که در آسمان ها و زمين است بيهوش خواهد افتاد، به جز کسي که خدا بخواهد سپس بار ديگر در صور دميده مي شود ناگهان همه زنده مي شوند و ايستاده نگاه مي کنند.

آيه ي 8:

فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ پس  به  خدا و پيامبرش  و اين  نور که  نازل  کرده  ايم  ايمان  بياوريد  و  خدا به  کارهايي  که  مي  کنيد آگاه  است.

وقتي خداوند انکار زنده شدن پس از مرگِ منکران قيامت را بيان کرد و فرمود که اين امر باعث شده تا آن ها به خدا و آيات او کافر شوند، به چيزي دستور داد که آدمي را از هلاکت و بدبختي مصون مي دارد، و آن عبارت است از ايمان به خدا و رسول و کتابش. و کتاب خود را نور ناميد چون نور و روشنايي ضد ظلمت و تاريکي است پس احکام و اخبار و مقّرراتي که خداوند در کتاب خود نازل کرده است انواري هستند که به وسيله آن مي توان در ظلمت هاي جهالت راه را روشن ک رد و در ميان شب ظلماني به وسيله آن نورها پيش رفت.

و کتاب هاي ديگر به غير از کتاب خدا که بدانها تمسک جسته مي شود علومي هستند که زيانشان بيش تر از سودشان است و شرّ آنها بيش تر از خيرشان است . بلکه خير و فايده اي در آنها نيست مگر آن چه که با پيام پيامبران موافق و مطابق باشد. و ايمان آوردن به خدا و پيغمبر و کتابش مقتضي تصديق قطعي و عمل کردن به لوازم آن و اطاعت از اوامر الهي و پرهيز از نواهي است.

« وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ» و خداوند به آنچه مي کنيد آگاه است،  پس شما را طبق اعمال بد و نيکتان مجازات خواهد کرد.

آيه ي 10-9:

يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ روزي  که  همه  شما را در محشر گرد آورد ، آن  روز روز مغبوني  است   و هر  که  به  خدا ايمان  بياورد و کار شايسته  کند ، گناهانش  را مي  ريزد و به   بهشتهايي  که  در آن  نهرها جاري  است  داخل  کند  آنجا جاودانه  خواهند بود  اين کاميابي  بزرگي  است.

وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُالنَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ و آنان  که  کفر ورزيدند و آيات  ما را تکذيب  کردند اهل  آتشند  در آن ، جاودانه  اند و جهنم  بد سرانجامي  است.

روز گردهمايي را به ياد آوريد که خداوند در آن روز گذشتگان و آيندگان را گرد مي آورد و در محلي هولناک مي ايستاند و آن ها را از آن چه کرده اند آگاه مي سازد. در آن روز تفاوت ميان مردم آشکار مي شود؛ گروهي به «اعلي علّيين» و اتاق هاي بلند و منازل مرتفع که همه شادي ها را در بردارند بالا برده مي شوند، و گروهي به «اسفل السافلين» و جاي غم و  اندوه و عذاب سخت سقوط مي کنند. و اين نتيجه ي کارهايي است که براي خود پيش فرستاده اند.

بنابراين فرمود:« ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» يعني در اين روز تفاوت ميان مردم آشکار مي شود و مومنان سودمند و فاسقان زيانمند مي شوند و مجرمان مي دانند که بر چيز درستي نبوده اند و اينان زيانکارانند. پس انگار اين سوال پيش مي آيد که رستگاري، ناکامي، بدبختي، نعمت و عذاب به سبب چه چيزي فراهم مي شود؟

بنابراين اسباب آن را بيان کرد و فرمود:« وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ» و هرکس به خداوند  ايمان بياورد؛ ايماني کامل که همه آن چه را خداوند بدان فرمان داده است فرا بگيرد. « وَيَعْمَلْ صَالِحًا» و کارهاي شايسته کند. يعني واجبات و نوافل را از قبيل به جا آوردن حقوق خدا و حقوق بندگانش را به جاي بياورد. « وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» او را به باغ هاي بهشتي داخل مي گرداند که رودبارها از زير کاخ ها و درختان آن روان است.

در اين باغ هاي بهشتي هر آن چه دل ها بخواهند و چشم ها از دين آن لذّت برند و دل ها شيفته آن شوند فراهم است. « خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» در آن جاودانه اند. اين است رستگاري بزرگ.

« وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا» و کساني که بدون هيچ دليل شرعي و عقلي کفر ورزيدند و آيات ما را تکذيب کردند. بلکه دلايل و معجزات نزد آن ها آمد امّا آن را تکذيب نمودند و با مدلول آن مخالفت ورزيدند. « أُوْلَئِكَ أَصْحَابُالنَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِير» اينان دوزخي اند و در آن جاودانه اند و جهنّم بد جايگاهي است ، چون هر بدبختي و مشقّت و عذابي در آن فراهم است.

آيه ي 13-11:

مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ هيچ  مصيبتي  جز به  فرمان  خدا به  کسي  نمي  رسد  و هر که  به  خدا ايمان   بياورد ، خدا قلبش  را هدايت  مي  کند  و خدا به  هر چيزي  داناست.

وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ خدا را اطاعت  کنيد ، و پيامبر را اطاعت  کنيد  پس  اگر شما اعراض   کنيد ، بر فرستاده  ما وظيفه  اي  جز رسانيدن  پيام  آشکار نيست.

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ خداي  يکتاست  که  هيچ  خدايي  جز او نيست   مؤمنان  البته  بر خداي  يکتا  توکل ، کنند.

خداوند متعال مي فرمايد:« مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» هيچ مصيبت و بلايي جز به فرمان خدا نمي رسد. اين شامل مصيبت هاي وارده به جان و مال و فرزند و دوستان و امثال آن مي شود. پس همه ي آن چه که به بنده برسد به قضا و تقدير الهي است و از قبل چنين مقدر شده است و خداوند آن را دانسته و قلمش بر آن رفته و مشيت او نافذ شده است و خداوند آن را دانسته و قلمش بر آن رفته و مشيت او نافذ شده است و حکمتش چنين چيزي را اقتضا کرده است.

ولي آن چه مهم مي باشد اين است که آيا بنده وظيفه خود را انجام مي دهد يا نه؟ پس اگر وظيفه خود را به هنگام مصيبت انجام داد در دنيا و آخرت مستحق پاداش فراوان است. پس اگر ايمان داشت که اين مصيبت و بلا از جانب خداست و بدان راضي شد و تسليم فرمان الهي گرديد خداوند دل او را هدايت مي نمايد به گونه اي که دلش آرام مي گيرد و به هنگام مصيبت ها پريشان نمي شود.

همانگونه که کسي که خداوند دلش را هدايت نکرده باشد به  هنگام مصيبت ها آشفته و پريشان مي گردد .  خداوند به کسي که دلش را هدايت نموده به هنگام مصيبت ها پايداري مي دهد به گونه اي که به موجبات صبر عمل مي نمايد و از اين طريق در دنيا پاداش مي يابد، ضمن اينکه خداوند از اين طريق براي او پاداش بزرگي در روز قيامت ذخيره مي کند. همان طورکه خداوند متعال فرموده است:« إِنَّمَا يوَفَّي الصَّبِرونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسَابِ» قطعا خداوند به شکيبايان پاداششان را به تمام و کمال و بدون حساب مي دهد. و از اين معلوم مي شود که هرکس به هنگام پيش آمدن مصيبت ها به خداوند باور نداشته باشد به اين صورت که تقدير و قضاي الهي را در نظر بياورد بلکه فقط اسباب را در نظر بگيرد چنين کسي خوار مي شود خداوند او را به خودش مي سپارد.

و هرگاه بنده به خودش سپرده شود جز داد و فرياد کاري از دست او بر نمي آيد، و اين سزاي بنده در همين دنيا قبل از عذاب آخرت است و اين سزا به خاطر کوتاهي او در صبر و شکيبايي ورزيدن است.

« وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ» و هرکس به خدا ايمان بياورد خداوند دلش را هدايت مي کند. اين مطالبي بود که پيرامون اين آيه به هنگام نزول مصيب بيان شد. امّا آن چه از نظر عموم لفظ به اين آيه مربوط مي شود اين است که خداوند خبر داده است هرکس که به خدا و فرشتگان و کتاب هاي آسماني و پيامبران و روز قيامت و قضاي خير و شرّ خدا ايمان آوَرَد و صداقت ايمان خود را با انجام مقتضيان و واجبات ايمان ثابت نمايد اين بزرگترين سبب براي هدايت بنده در گفتار و کردار و همه حالاتش و در علم و عملش مي باشد.

و اين بهترين پاداشي است که خداوند به مومنان مي بخشد همان طور که خداوند متعال مي فرمايد او مومنان را در زندگاني دنيا و آخرت ثابت قدم مي گرداند و اصل ثبات و پايداري ثبات قلب و شکيبايي بر آن و يقين نمودن آن به هنگام دچار شدن به فتنه و آزمايش است. بنابراين خداوند متعال فرموده است:« يثَبِتُ اللَّهُ الَّذينَ ءَامَنُوا بِالقَولِ الثَّابِتِ فِي الحَيوةِ الدُّنيا وَفِي الأَخِرَة» خداوند مومنان را در زندگاني دنيا و آخرت ثابت قدم مي گرداند.پس مومنان به خاطر ايماني که دارند دل هايشان از همه مردم هدايت يافته تر است و به هنگام سختي ها و پريشاني ها از همه مردم استوارتر و پايدارتراست.

« وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ» و با اطاعت از فرامين خدا و پيامبر و پرهيز از آن چه از آن نهي کرده اند از خدا و پيغمبر اطاعت کنيد چون  اطاعت از خدا و پيامبر مدار سعادت و نشان رستگاري است. « فَإِن تَوَلَّيْتُمْ» پس اگر از اطاعت خدا و پيامبر روي گردان شديد، « فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ » بدانيد که بر عهده ي رسول ما تنها پيام رساندن آشکار است. يعني پيامي را که با آن به سوي شما فرستاده شده است به صورت واضح و روشن به شما مي رساند و حجّت بر شما اقامه مي گردد. هدايت و راهياب شدن شما وظيفه او نيست و هيچ چيزي از حساب شما بر عهده او نمي باشد. بلکه اين کار بر عهده خداوندي است که داناي پيدا و پنهان مي باشد.

« اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» جز خداوند معبود به حقي نيست و تنها او سزاوار پرستش و الوّهيت مي باشد و هر معبودي غير از او باطل است. « وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» پس مومنان بايد بر خدا توکل کنند و بس. يعني در هر چيزي که در آن ها مي رسد و در هر کاري که مي خواهند انجام دهند بايد فقط بر خداوند توکل کنند.

چون هيچ کاري جز به توفيق خدا آسان نمي گردد. و اين، راهي جز توکل کردن بر خدا ندارد. و  توکل نمودن بر خداوند کامل نمي گردد مگر اين که بنده گمان خود را نسبت به پروردگارش نيک بگرداند و به يقين بداند خداوندي که بنده بر او توکل مي نمايد او را کفايت مي کند. و قوت و ضعف توکل بنده برحسب ايمانش است. پس هر اندازه ايمان قوي باشد، توکل نيز محکم و قوي خواهد بود.

آيه ي 15-14:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ اي  کساني  که  ايمان  آورده  ايد ، بعضي  از زنان  و فرزندانتان  دشمن  شما هستند  از آنها حذر کنيد  و اگر عفو کنيد و چشم  بپوشيد و گناهشان   پوشيده  داريد ، خدا آمرزنده  و مهربان  است.

إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ جز اين  نيست  که  اموال  و اولاد شما آزمايشي  هستند  و حال  آنکه  مزد  فراوان  نزد خداست.

در اين جا خداوند مومنان را برحذر مي دارد که مبادا  فريب همسران و  فرزندان را بخورند چون بعضي از همسران و  فرزندان دشمن آدمي هستند. و دشمن کسي است که شرّ و بدي را براي تو مي خواهد. بنابراين کسي که چنين است از او برحذر باش. سرشت  انسان چنين است که همسران و فرزندان را دوست مي دارد، پس خداوند بندگانش را نصيحت مي نمايد که مبادا اين مصيبت باعث شود بنده از خواسته هاي نامشروع زنان و فرزندان پيروي نمايد، و خداوند بندگانش را تشويق نموده تا از فرامين او  اطاعت کنند و خشنودي وي را بر هر چيزي مقدّم بدارند، آن گاه به آنان پاداش بزرگ خواهد داد.

اين پاداش بزرگ مشتمل بر مطالب عالي و دوست داشتني هاي گرانبهاست، و آن ها را تشويق نموده که آخرت را بر دنياي فاني و پايان يافتني ترجيح دهند. و از آن جا که احتمالا نهي از اطاعت از همسران و فرزندان در آن چه که به زيان بنده است ، باعث شکنجه دادن آن ها شود خداوند فرمان داد تا از آن ها چشم پوشي شود و مورد عفو و گذشت قرار بگيرند، چون عفو و گذشت فوايد و مصلحت هاي بي شماري دارد. بنابراين خداوند متعال فرمود:« وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ » واگر عفو کنيد و ببخشيد بدانيد که خداوند آمرزگار مهربان است. پس هرکس عفو کند خداوند او را عفو مي نمايد هرکس درگذرد خداوند از او مي گذرد، چون جزا از نوع عمل است، و هرکس با خداوند رفتاري نمايد که خداوند آن را دوست مي دارد و با بندگان طوري رفتار کند که آن را دوست مي دارند و به سود آن هاست، محبّت خداوندي را به دست مي آورد و بندگان نيز او را دوست مي دارند و کارش درست و  استوار مي گردد.

آيه ي 18-16:

فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ تا توانيد از خدا بترسيد و گوش  فرا داريد و اطاعت  کنيد و به  سود خود  از، مالتان  انفاق  کنيد  و آنان  که  از حرص  نفس  خويش  در امان  مانده  اند  رستگارند.

إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ اگر به  خدا قرض  الحسنه  دهيد برايتان  دو برابرش  خواهد کرد  و شما را  مي  آمرزد که  او شکر پذيرنده  و بردبار است.

عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ  داناي  نهان  و آشکار است  ، پيروزمند و حکيم  است.

خداوند به تقوي و پرهيزگاري فرمان مي دهد. تقوي يعني اطاعت از اوامر و پرهيز از نواهي. و خداوند پرهيزگاري را مقّيد به توانايي نموده است. پس اين آيه دلالت مي نمايد هر واجبي که بنده توانايي انجام دادن آن را نداشته باشد از او ساقط مي گردد، و اگر توانايي برخي از کارها را داشت و در انجام برخي ديگر از کارها ناتوان بود به همان اندازه اي که مي تواند آن را انجام دهد، و هرچيزي را که توانايي انجام دادنش را نداشته باشد از ذمه او ساقط مي شود .

همانطور که پيامبر(ص) فرمود: « هرگاه شما را به کاري دستور دادم به هر اندازه که مي توانيد آن را انجام دهيد.» و فروع بي شماري تحت اين قاعده ي شرعي داخل مي شوند. « وَاسْمَعُوا» و اندرزهايي را که خدا به شما مي گويد و احکامي را که برايتان مقّرر مي دارد بشنويد و آن را ياد بگيريد و از آن اطاعت کنيد. « وَأَطِيعُوا» و از خدا و پيغمبرش درهمه کارهايتان اطاعت کنيد.

« وَأَنفِقُوا خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ» و نفقات واجب و مستحب را بپردازيد. اين کار در دنيا و آخرت به نفع شما خواهد بود و هر خير و خوبي در اطاعت از فرمان هاي خداوند و پذيرفتن اندرزهاي الهي و تسليم شدن در برابر شريعت اوست. و شرّ و بدي همه در مخالفت با فرامين و شريعت خداوند است.

امّا آفتي که بسياري از مردم را از انفاق که بدان امر شده اند باز مي دارد بخل و آزمندي است که بيش تر مردم بدان خو گرفته اند، چون نفس انسان به مال بخل مي ورزد و آن را دوست مي دارد و از دست رفتن مال را ناپسند مي داند.

« وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ» و هرکس که از آزمندي و بخل نفس خودش مصون بماند به اين صورت که نفس وي انفاق را براي او زيبا جلوه بدهد، « فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» پس اينانند که رستگارند. چون آن ها به مطلوب دست يافته اند و از امر ناگوار نجات پيدا کرده ا ند. اين شامل همه چيزهايي است که بنده بدان امر شده يا از آن نهي گرديده است.

پس اگر نفس او بخيل باشد، از آن چه بدان امر شده پرداخت نخواهد کرد. چنين فردي رستگار نمي شود بلکه دنيا و آخرت را از دست مي دهد. و اگر نفس او بخيل نباشد بلکه نفسي آرام و پذيراي شريعت الهي و طالب خشنودي هاي او باشد چنين کسي به محض اين که پي ببرد و بداند که به اين کار موظف شده است بلافاصله آن را انجام مي  دهد و اين گونه رستگار و موفق مي شود.

سپس خداوند متعال به انفاق کردن تشويق نمود و فرمود:« إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» اگر به خداوند قرض الحسنه بدهيد، و آن هر چيزي است که در راه حلال خرج شود اگر هدف بنده از آن جلب رضايت خدا باشد و آن را در جاي مناسب انفاق کنيد، « يُضَاعِفْهُ لَكُمْ» خداوند آن نفقه را براي شما ده برابر تا هفتصد برابر و حتي چندين برابر مي سازد. « وَيَغْفِرْ لَكُمْ» و اضافه بر اين که آن را چندين برابر مي سازد گناهانتان را نيز مي آمرزد ، چون صدقات و کارهاي نيک گناهان را مي زدايند.

« إِنَّ الحَسَنتِ يذهِبنَ السَّيئَاتِ» بي گمان نيکي ها بدي ها را از بين مي برند. « وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ» و خداوند سپاسگزار و بردبار است. و هرکس نافرماني وي را بکند او بلافاصله عذاب نمي دهد بلکه مهلتش مي دهد ولي او را فراموش نمي کند.

« وَلَو يوَاخِذُ اللَّهُ النَّاسُ بِمَا کَسَبُوا مَا تَرَکَ عَلَي ظَهرِها مِن دَابَّةِ وَلَکِن يوَخِّرُهُم إِلَي أَجَلِ مُّسَمّي» و اگر خداوند مردم را به خاطر کارهايي که کرده اند مواخذه مي نمودروي زمين هيچ جنبنده اي را نمي گذاشت ولي آن ها را تا مدّت زمان معيني به تأخير مي اندازد.

« وَاللَّهُ شَكُورٌ» و خداوند سپاسگزار است و عمل ناچيز و اندک را از بنده اش مي پذيرد و به پاداش آن به وي مزد فراواني مي دهد. و خداوند از کسي که به خاطر او دشواري ها و مشقّت ها و انواع تکليف هاي سنگين را تحمل نمايد تقدير و تشکر مي کند و هرکس به خاطر خدا چيزي را رها نمايد خداوند بهتر از آن را به او مي دهد.

« عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ» او داناي پنهان است.يعني لشکرياني را که کسي جز او نمي داند و از نگاه بندگان مهربان هستند مي داند و مخلوقاتي که بندگان آن ها را مشاهده مي کنند، مي داند. « الْعَزِيزُ» توانمند است و شکست نمي خورد و بازداشته نمي شود. خداوند بر همه چيره است. « الْحَكِيمُ » و در خلق و امر خودش با حکمت است و هرچيزي را در جاي خودش قرار مي دهد.

پايان تفسير سوره تغابن

 

فهرست سوره ها      دانلود      نظرات شما      درباره