فهرست سوره ها      دانلود      نظرات شما      درباره

تفسير سوره ي ممتحنه

مدني و 13آيه است.

بسم الله الرحمن الرحيم

آيه ي 9-1:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ اي  کساني  که  ايمان  آورده  ايد ، دشمن  من  و دشمن  خود را به  دوستي  اختيار، مکنيد  شما با آنان  طرح  دوستي  مي  افکنيد و حال  آنکه  ايشان  به  سخن  حقي   که بر شما آمده  است  ايمان  ندارند  و بدان  سبب  که  به  خدا ، پروردگار  خويش ايمان  آورده  بوديد ، پيامبر و شما را بيرون  راندند  گاه  که  براي   جهاد در راه  من  و طلب  رضاي  من  بيرون  مي  رويد ، در نهان  با آنها دوستي   مي  کنيد، و من  به  هر چه  پنهان  مي  داريد يا آشکار مي  سازيد آگاه  ترم   و  هر که  چنين  کند ، از راه  راست  منحرف  گشته  است

إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ اگر شما را بيابند ، دشمني  مي  کنند و به  آزارتان  دست  و زبان  مي  گشايندو  دوست  دارند که  شما نيز کافر گرديد

لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ در روز قيامت  نه  خويشاوندان  برايتان  سود کنند ، نه  فرزندانتان   خدا  ميانتان  جدايي  مي  افکند و اعمالتان  را مي  بيند

قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ

ابراهيم  و کساني  که  با وي  بودند ، آنگاه  که  به  قوم  خود گفتند که  ما از، شما و از آنچه  جز خداي  يکتا مي  پرستيد بيزاريم  و شما را کافر مي  شمريم  و ميان  ما و شما هميشه  دشمني  و کينه  توزي  خواهد بود تا وقتي  که  به  خداي  يکتاايمان  بياوريد ، برايتان  نيکو مقتدايي  بودند  مگر آنگاه  که  ابراهيم   پدرش  را گفت  که  براي  تو آمرزش  مي  طلبم  ، زيرا نمي  توانم  عذاب  خدا را  ازتو دفع  کنم  اي  پروردگار ما ، بر تو توکل  کرديم  و به  تو روي  آورديم  و  سرانجام  تو هستي

رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ اي  پروردگار ما ، ما را چنان  مکن  که  کافران  خوار دارندمان   و ما را بيامرز که  تو پيروزمند و حکيمي

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ آنها ، نيکو مقتدايي  هستند براي  شما : براي  کساني  که  از خدا و روز  قيامت ، مي  ترسند  و هر که  رويگردان  شود ، خدا بي  نياز و ستودني  است

عَسَى اللَّهُ أَن يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ شايد خدا ميان  شما و کساني  که  با آنها دشمني  مي  ورزيد دوستي  پديد آورد  خدا قادر است  و خدا آمرزنده  و مهربان  است

لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ خدا شما را از نيکي  کردن  و عدالت  ورزيدن  با آنان  که  با شما در دين ، نجنگيده  اند و از سرزمينتان  بيرون  نرانده  اند ، باز نمي  دارد  خدا  کساني  راکه  به  عدالت  رفتار مي  کنند دوست  دارد

إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ جز اين  نيست  که  خدا از دوستي  ورزيدن  با کساني  که  با شما در دين   جنگيده اند و از سرزمين  خود بيرونتان  رانده  اند يا در بيرون  راندنتان   همدستي  کرده  اند شما را باز دارد  و هر که  با آنها دوستي  ورزد از  ستمکاران  خواهد بود.

بسياري از مفسّرين گفته اند که سبب نزول اين آيات کريمه داستان حاطب بن ابي بلتعه است. هنگامي که پيامبر درصدد غزوه فتح بود. حاطب به بعضي از مشرکين مکّه نامه اي نوشت و به آن ها خبر داد که پيامبر(ص) به سوي آن ها حرکت کرده است. حاطب مي خواست با  اين کار توّجه و حمايت آن ها را جلب نمايد. و اين کارش را از روي نفاق يا ترديد داشتندر مباني اسلام انجام نداد.

او اين نامه را به دست زني داد تا آن را به مکه برساند. پيامبر (ص) از ماجراي حاطبه با خبر گرديد و قبل از آن که آن زن به مکه برسد کساني را فرستاد و نامه را از آن زن بازگرفتند و حاطب را مورد سرزنش قرار داد امّا او  عذري پيش آورد کرد که پيامبر(ص) آن را پذيرفت.

در اين آيات به شدّت از دوستي کردن با کافران و مشرکان نهي شده و بيان شده است که دوستي با آن ها با ايمان تضاد دارد و با آئين ابراهيم عليه الصلاة والسلام مخالف  است. نيز برخلاف عقل و خرد است، چون عقل ايجاب مي  کند که به شدت از دشمن پرهيز کرد به خصوص دشمني که تمام توانايي اش را عليه شما صرف مي کند و فرصت را براي ضربه زدن به شما  غنيمت مي شمارد. پس خداوند متعال فرمود:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ» اي مومنان! به مقتضاي ايمان خودتان که دوستي کردن با مومنان و دشمني ورزيدن با دشمنان اسلام است عمل کنيد، چرا که دشمن اسلام دشمن خدا و مومنان است.

پس شما با دشمن خدا و دشمن خود دوستي نکنيد. شما براي دوستي کردن با آن ها شتاب مي ورزيد و سعي مي کنيد که اسباب محبت را در ميان خودتان و آنان به دست آوريد، و معلوم است هرگاه محبت حاصل شود، به دنبال آن کمک کردن و دوستي نمودن مي آيد، آنگاه آدمي از دايره ي ايمان خارج مي شود و از جمله کافران مي گردد.

و کسي که کافر را به دوستي بگيرد فاقد جوان مردي و مرّت  است زيرا او با سرسخت ترين دشمنان خدا که براي اوچيزي جز زيان را نمي خواهند و با پروردگارشان به مخالفت و ستيز بر مي خيزند پروردگاري که خير آنان را مي خواهد و آنها را به خير امر کرده و بر آن تشويق مي نمايد دوستي مي کند ؟! و از جمله  اموري که مومن را به دشمني کردن با کافران فرا مي خواند اين است که کافران به حقّ و حقيقتي که براي مومنان آمده است کفر ورزيده اند و اين بزرگ ترين مخالفت  است.

پس کافران اصل دين شما را قبول ندارند و ادعا مي کنند که شما گمراه هستيد. در حالي که آن ها به حقي که هيچ شک و ترديدي در آن نيست کفر ورزيده اند. و هرکس که حقّ را نپذيرد امکان ندارد دليلي داشته باشد که بر صحت گفتار  او دلالت نمايد، بلکه محض نپذيرفتن حق بر باطل بودن سخن کسي دلالت مي نمايد که آن را نمي پذيرد.

و از دشمني آن ها با شما اين است که « يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ» پيغمبر و شما مومنان را از سرزمين و ديارتان بيرون مي کنند و شما را از وطنتان آواره مي نمايند. و شما گناهي جز اين نداريد که « أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ» به خداوند که پروردگارتان است ايمان آورده ايد؛ پروردگاري که بايد همه به او  ايمان بياورند و او را بندگي کنند، چون خداوند آن ها را پرورش داده و به آن ها نعمت هاي ظاهري و باطني بخشيده است. پس وقتي آن ها از اين امر که واجب ترين واجبات است اعراض کردند، و شما آن را انجام داديد، به دشمني با شما برخاستند و شما را به خاطر ايمان آوردنتان از سرزمين و ديارتان بيرون راندند.

پس اگر کسي با کافران دوستي نمايد هيچ دين و عقل و مرّوتي براي  او باقي نخواهد ماند؟! کافراني که در هر زمان و مکاني اين گونه هستند و جز ترس يا مانعي قوي آنان را از ضربه زدن به مسلمانان باز نمي دارد. « إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي» اگر هدف از بيرون آمدنتان جهاد در راه خدا و اعلاي کلمه ي او و کسب خشنودي پروردگار است پس به مقتضاي اين دستور عمل کنيد. يعني با دوستان خدا دوستي کنيد و با دشمنان خدا دشمني ورزيد، چون  اين کار بزرگ ترين جهاد در راه خداست و از بزرگ ترين چيزهايي است که انسان را به خدا نزديک مي نمايد و با اين کار خشنودي او حاصل مي شود.

« تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ» يعني چگونه دوستي کردن با کافران را پنهان مي داريد با اين که مي دانيد خداوند به آن چه شما پنهان مي کنيد يا آشکار مي سازيد آگاه است؟! پس اگر دوستي کردن شما با کافران براي مومنان پوشيده باشد و از آن خبر نداشته باشند براي خداوند پوشيده نخواهد بود و خداوند بندگان را طبق خير و شرّي که در مورد آن ها ميداند جزا و سزا مي دهد.

« وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ» و هرکس از شما با کافران دوستي کند بعد از اين که خداوند او را برحذر داشته است ، به راستي که از راه راست منحرف شده و گم گشته است، چون او راهي را در پيش گرفته که با شريعت و عقل و مروّت انساني مخالف است.

سپس خداوند متعال شدت دشمني آنان را بيان کرد تا مومنان را به دشمني ورزيدن با آن ها تحريک نمايد. پس فرمود:« إِن يَثْقَفُوكُمْ» اگر شما را بيابند و فرصت آزار رساندن به شما را داشته باشند. « يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ» دشمنان آشکار شما خواهند بود و دست هاي خود را به بدي به سوي شما دراز مي کنند. يعني شما را مي کشند و مي زنند.

« وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ» و با سخنان بد و ناراحت  کننده از قبيل دشنام و غيره به سوي شما زبان مي گشايند. « وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» و دوست دارند که  کفر ورزيد. اين نهايت چيزي است که از شما مي خواهند. اگر دليل بياوريد که ما به خاطر خويشاوندي و  اموال با کافران دوستي مي کنيم، بدانيد که « لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» خويشاوندانتان و فرزندان و اموالتان در برابر عذاب خدا هيچ سودي به حال شما نخواهند بخشيد، و روز قيامت خداوند ميان شما داوري خواهد کرد و خداوند به آنچه مي کنيد بيناست. پس به خاطر اين شما را از دوستي کردن با کافران که دوستي کردن با آن ها به زيانتان مي باشد برحذر داشته است.

« قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ» اي گروه مومنان! در زندگي وسيره ابراهيم و مومناني که همراه او بودند برايتان سرمشق و الگويي نيکوست. آن ها برايتان الگويي شايسته و مفيد هستند چون شما فرمان يافته ايد که از آئين ابراهيم يکتاپرست پيروي کنيد.

« إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ» هنگامي که ابراهيم عليه السلام و مومناني که همراه او بودند از قوم مشرکشان و از آن چه به جاي خدا پرستش مي کردند بيزاري جستند سپس با صراحت دشمني خود را نسبت به آن ها اعلام داشتند و گفتند:« كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء» به شما کفر ورزيده ايم و بين ما و شما براي هميشه دشمني و کينه پديد آمده و آشکار شده است.

يعني در دل نسبت به شما کينه و نفرت داريم و با جسم با شما دشمني مي ورزيم و اين نفرت و دشمني وقت و زماني ندارد، بلکه « أَبَدًا» هميشگي و تا وقتي است که شما به کفر ورزيدن خود ادامه دهيد. « حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ» تا اين که تنها به خدا ايمان آوريد، پس آنگاه دشمني و کينه از ميان مي رود و دوستي و محبّت تبديل خواهد شد.

پس در زندگي ابراهيم و کساني که همراه او با ايمان و توحيد بپاخاستند و در انجام دادن لوازمات ايمان و توحيد، و در همه عبادت هايي که فقط براي خدا انجام مي دادند براي شما مومنان سرمشق و الگويي نيست. « إِلَّا» مگر در يک خصلت ابراهيم که شما حقّ نداريد در اين خصلت از او الگوبرداري نمائيد و آن اين است که « قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ» پدر ابراهيم که آزر نام داشت کافر و مخالف بود. وقتي ابراهيم او را به ايمان و توحيد دعوت کرد و او از پذيرفتن آن امتناع ورزيد ابراهيم به وي گفت:« لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ» براي تو از خداوند آمرزش خواهم خواست.

« وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ» در حالي که در برابر خداوند برايت اختيار چيزي را ندارم ولي برايت پيش پروردگارم دعا خواهم کرد، اميد است که از خواندن پروردگارم نااميد نگردم. پس شما مومنان حقّ نداريد در اين چيز به ابراهيم اقتدا کنيد ، و حقّ نداريد که براي مشرکان دعا نماييد و بگوييد: ما در اين کار از آئين ابراهيم پيروي مي کنيم، چون خداوند عذر ابراهيم را در اين کار بيان داشته و فرموده است:« وَمَا کَانَ استِغفَارُ إِبرَاهيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوعِدِةَ وَعَدَهآ إِياهُ فَلَمَّا تَبَينَ لَهُ ، أَنَّهُ عَدُوُ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنهُ » آمرزش خواستن ابراهيم براي پدرش فقط به خاطر وعده اي بود که به او داده بود، و وقتي که روشن شد پدرش دشمن خداست ابراهيم از او بيزاري جست.

و براي شما مومنان در ابراهيم و کساني که همراه او بودند  الگوي نيکويي هست وقتي که خدا را به فرياد خواندند و بر او توکل نمودند و رو به سوي او نهادند و به ناتواني و کوتاهي خويش اعتراف کردند و گفتند:« رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا» پروردگارا! در به دست آوردن آن چه به ما فايده مي رساند و دور شدن آنچه به ما زيان مي رساند بر تو توکل نموده ايم و در اين باره به تو اعتماد کرده ايم.

« وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا» و به طاعت و خشنودي تو و به همه آن چه که ما را به تو نزديک مي کند روي آورده ايم. پس ما در اين باره تلاش مي کنيم و در انجام کارهاي خوب مي کوشيم و ما مي دانيم که به سوي تو باز مي گرديم. پس براي حاضر شدن در پيشگاه تو خود را آماده مي کنيم و کارهايي انجام مي دهيم که ما را به تو نزديک نمايد.

« رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا» پروردگارا! به سبب گناهانمان کافران را بر ما مسلط مگردان که اگر آن ها بر ما مسلط شوند ما را به فتنه و عذاب گرفتار مي  کنند و تا جايي که مي توانند ما را از انجام  امور ديني باز مي دارند. نيز آن خودشان دست خوش فتنه مي شوند چون وقتي آن ها ببينند که پيروز هستند گمان مي برند که آن ها بر حقّ بوده و ما بر باطل مي باشيم.

پس آن گاه بر کفر و سرکشي خود مي افزايند. « وَاغْفِرْ لَنَا» و گناهان و بدي هايي را که مرتکب شده ايم بيامرز و کوتاهي هايي را که در انجام اوامر از ما سر زده است ببخش.

« رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» پروردگارا! تو بر همه چيز چيره اي و با حکمت هستي و هر چيزي را در جاي خودش قرار مي دهي. پس به برکت توانمندي و حکمت خويش ما را بر دشمنانمان پيروز بگردان و گناهانمان را بيامرز و عيب هايمان را اصلاح گردان.

سپس تأکيد کرد که به آن ها اقتدا کنيد و فرمود:« لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» در آنان برايتان سرمشقي نيکوست و اين الگوبرداري براي هرکسي آسان نيست بلکه براي کسي آسان است که « لِمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ» به لقاي خدا و روز قيامت اميدوار است، چون ايمان و چشمداشت پاداش براي بنده هر کار سخت و دشواري را آسان مي گرداند، و هر فراواني را برايش اندک مي نمايد و باعث مي شود تا او به بندگان صالح و پيامبران  اقتدا نمايد و از آن ها الگوبرداري کند، زيرا او خودش را نيازمند اين کار مي داند.

« وَمَن يَتَوَلَّ» و هرکس از اطاعت خدا و تأسي جستن به پيامبران روي گردان شود فقط به خودش زيان مي رساند و به خداوند زياني نمي رساند. « فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» چرا که خداوند بي نياز است و داراي توانگري مطلق مي باشد و به هيچ صورت به کسي از آفريده هايش نيازي ندارد. و در ذات و صفات و کارهايش ستوده است و او بر همه ي کارها ستايش مي شود. سپس خداوند متعال خبر داد دشمني مومنان با مشرکان و کافران تا وقتي ادامه دارد که کافران به شرک و کفر خود ادامه دهند و اگر از کفر و شرک دست بردارند و به ايمان روي بياورند مودّت و دوستي ايماني برمي گردد و با آن ها دوستي خواهد شد. پس اي مومنان! از بازگشت و روي آوردن کافران به ايمان نااميد نباشيد.

« عَسَى اللَّهُ أَن يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً» چون شايد خداوند بين شما و کساني که با آنان دشمني داشته ايد دوستي پديد آورد که سبب اين دوستي بازگشت آن ها به ايمان است. « وَاللَّهُ قَدِيرٌ» و خداوند بر هر چيزي تواناست و از آن جمله هدايت دل ها و برگرداندن آن از حالتي به حالت ديگر است. « وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» و خداوند آمرزگار و مهربان است و هيچ گناهي برايش بزرگ نيست که آن را نيامرزد و هيچ عيبي نيست که آن را نپوشاند.

«قُل يعِبَادي الَّذينَ أسرَفُوا عَلَي أَنفُسِهِم لَا تَقنَطُوا مِن رَّحمَةِ اللَّهِ يغفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ» بگو:« اي بندگان من که بر خود تجاوز کرده اند! از رحمت خداوند نااميد نباشيد، به راستي که خداوند همه گناهان را مي آمرزد. بي گمان او آمرزگار مهربان است. »

در اين آيه به اسلام آوردن برخي از مشرکان اشاره شده و به آن نويد داده شده است ؛ مشرکاني که دشمنان مومنان بودند و اين هم اتفاق افتاد. ستايش و احسان از آن خداست. وقتي اين آيات کريمه که مسلمانان را بر دشمني ورزيدن با کافران تحريک مي نمايند نازل شدند در وجود مومنان تاثير به سزايي گذاشت و از پيوند کاملا به محتواي آن عمل کردند و از پيوند خويشاوندي با برخي از خويشاوندان مشرک خود پرهيز کردند و گمان بردند که اين در آن چه خداوند از آن نهي کرده است داخل است.

بنابراين خداوند آن ها را از موردي خبر داد که در اين امر حرام داخل نيست. پس فرمود:« لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ » خداوند شما را از نيکي کردن با مشرک اني که خويشاوندان شما هستند يا خويشاوند شما نيستند ولي در امر دين با شما نجنگيده اند و شما را از ديارتان بيرون نکرده اند باز نمي داريد، و اگر با آن ها رابطه ي خويشاوندي برقرار کنيد گناهي بر شما نيست چون آن ها با شما سر ستيز ندارند و شما را از ديارتان بيرون نمي کنند، به همين جهت براي اين امر تحت پيگرد قرار نمي گيريد. همان طور که خداوند در مورد پدر و مادر کافر فرموده است :« وَإِن جَهَدَاکَ عَلَي أَن تُشرِکَ بِي مَا لَيسَ لَکَ بِهِ عِلمُ فَلَا تُطِعمُهَا وَصَاحِبهُما فِي الدُّنيا مَعرُوفا» خداوند به فرزندي که مسلمان است و پدر و مادرش کافرند مي گويد: اگر پدر و مادرت از تو خواستند تا چيزي را که نمي داني شريک من قرار دهي از آن ها اطاعت مکن و در دنيا به خوبي و نيکي با آن ها رفتار کن.

« إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ» خداوند تنها شما را از کساني باز مي دارد که به خاطر دينتان با شما جنگيده اند و شما را از خانه هايتان بيرون کرده اند و بر اخراجتان ديگران را پشتيباني کرده اند از آن که آنان را دوست بداريد. امّا خداوند شما را از نيکي کردن شما با آن ها نهي نکرده است، بلکه اين موضوع در عموم امرِ به نيکي با خويشاوندان و ديگر انسان ها داخل است.

« وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» و کساني که آنان را دوست بدارند آنانند که ستمکارند و اين ستم برحسب و اندازه دوستي کردن است. پس اگر دوستي کردن کاملي باشد اين کفري خواهد بود که انسان را از دايره اسلام بيرون مي کند و پائين تر از اين مراتبي هست که برخي سخت تر و برخي آسان ترند.

آيه ي 11-10:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ اي  کساني  که  ايمان  آورده  ايد ، چون  زنان  مؤمني  که  مهاجرت  کرده  اند به ، نزدتان  آيند ، بيازماييدشان   خدا به  ايمانشان  داناتر است   پس  اگر  دانستيد که  ايمان  آورده  اند ، نزد کافران  بازشان  مگردانيد  زيرا اينان   بر مردان  کافر حلال  نيستند و مردان  کافر نيز بر آنها حلال  نيستند  و هر  چه  آن  کافران  براي  اين  گونه  زنان  هزينه  کرده  اند بپردازيد  و اگر آنها  را نکاح کنيد و مهرشان  را بدهيد مرتکب  گناهي  نشده  ايد  و زنان  کافر خود  را نگه مداريد  و هر چه  هزينه  کرده  ايد از مردان  کافر بخواهيد و آنها  نيز هر چه هزينه  کرده  اند از شما بخواهند  اين  حکم  خداست   خدا ميان   شما حکم  مي کند و او دانا و حکيم  است.

وَإِن فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ و اگر يکي  از زنان  شما به  کفار پيوست  و آنگاه  به  انتقام  از کافران   برخاستيد ، به  کساني  که  زنانشان  رفته  اند به  ميزان  هزينه  اي  که  کرده  اند  بپردازيد و از خدايي  که  به  او ايمان  آورده  ايد بترسيد.

وقتي صلح حديبيه انجام شد پيامبر با مشرکين صلح نمود و بر اين پيمان بست که هرکس از مشرکان مسلمان شود و نزد مسلمان ها بيايد به مشرکان برگردانده خواهد شد. و اين امري کلّي و عام است که زنان و مردان را شامل مي شود. امّا خداوند درباره مردان پيامبر را از بازگرداندن آن ها به نزد مشرکان نهي نکرده است تا اين گونه به شرطي که بسته شده عمل شود و صلح کامل بگردد ، که اين صلح از بزرگترين مصالح بود.

امّا از آن جا که بازگرداندن زنان مومن به مشرکان، مفاسد زيادي دربرداشت خداوند به مومنان دستور داد که هرگاه زنان مومن هجرت کردند و به نزد آن ها آمدند و مومنان در صداقت ايمانشان شکّ کردند آن ها را بيازمايند تا صداقتشان آشکار گردد و از آن ها بخواهند تا سوگندهاي موّکدي بخورند تا اين گونه صداقتشان آشکار شود چون احتمال دارد که ايمان يک زن مهاجر صادقانه نباشد، بلکه به خاطر علاقه به همسر با شهر يا ديگر اهداف دنيوي باشد.

و اگر مومن واقعي نبودند بايد به مشرکان برگردانده شوند تا اين گونه به شرط عمل گردد. و اگر مومنان آن ها را آزمودند و آن ها را صادق يافتند يا بدون آزمودن به صداقت آن ها پي بردند آن ها را به کافران بازنگردانند.

« لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ» نه آن زنان مومن براي کافران حلالند و نه مردان کافران براي آن ها حلالند. اين مفسده بزرگي است که قانون گذار شريعت آن را مدنظر قرار داده است و نيز وفاي به شرط را رعايت کرده است ، به اين صورت که به شوهرانِ کافر زنانِ مومني که هجرت کرده اند مهريه و آن چه که برايشان خرج کرده اند پرداخت شود. و در اين وقت اشکالي ندارد که مسلمان ها با آن ها ازدواج نمايند گرچه آن زنان در سرزمين شرک شوهراني داشته باشند ولي به شرط آن که مردان مومن نفقه و مهريه زنان را بدهند، و همان طور که زن مسلمان براي مرد کافر حلال نيست تا وقتي که بر کفر خودش باشد به جز اهل کتاب که ازدواج با آن ها جايز است . بنابراين خداوند متعال مي فرمايد:« وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ» و به عقد زنان کافر تمسّک مجوئيد. وقتي از تمسّک جستن به عقد زنان کافر نهي کرده است نهي از ازدواج با آن ها به طريق اولي است.

« وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ» اي مومنان! هرگاه زنان شما مرتد شدند و به سوي کافران برگشتند آن چه را خرج کرده ايد از آن ها بخواهيد چون وقتي کافران مخارجي را که براي زنان مسلمان شده صرف کرده اند مي طلبند و مي گيرند مسلمانان نيز در مقابل اين که همسرانشان به سوي کافران بازگشته اند بايد چيزي بگيرند.

و اين دليلي است بر اين که هرگاه عقد زن و شوهر به خاطر مسئله اي از قبيل رضاع يا غيره باطل گرديد شوهر بايد مهريه را بپردازد. « ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ» حکمي که بيان شد حکم و دستور خداست که آن را براي شما بيان کرده و  توضيح داده است. « وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» و خداوند داناي با حکمت است و احکامي را که برايتان مفيد است مي داند و طبق حکمت و رحمت  خويش آن را برايتان مشروع مي دارد.

« وَإِن فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ» و اگر کسي از همسرانتان مرتد شد و به سوي کافران رفت. « فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا» همان طور که قبلا گذشت کافران در عوض کساني از همسرانشان که آن ها را ترک مي نمايند و نزد مسلمان ها مي آيند چيزي دريافت مي کنند، پس مسلماني که همسرش به سوي کفار بگريزد و مرتد شود، بايد مسلمان ها از مال غنيمت آن چه براي همسرش خرج کرده است به او بدهند.

« وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ » و از  خداوندي که به او ايمان داريد بترسيد. پس ايمان داشتن شما به خدا اين را مي طلبد که همواره پرهيزگار باشيد.

آيه ي 12:

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لَّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ اي  پيامبر ، اگر زنان  مؤمن  نزد تو آمدند تا بيعت  کنند ، بدين  شرط که ، هيچ  کس  را با خدا شريک  نکنند و دزدي  نکنند و زنا نکنند و فرزندان  خود رانکشند و فرزندي  را که  از آن  شوهرشان  نيست  به  دروغ  به  او نسبت  ندهند  و در کارهاي  نيک  نافرماني  تو نکنند ، با آنها بيعت  کن  و برايشان  از  خدا آمرزش  بخواه  ، که  خدا آمرزنده  و مهربان  است.

شرايطي که در اين آيه ذکر شده است ، شيوه بيعت کردن با زناني است که بر انجام دادن واجباتي بيعت کرده اند که بر مردان و زنان در همه اوقات واجب است. امّا در مورد مردان مسئله با توجه به حالات و مراتب آن ها فرق مي کند و پيامبر(ص) از آن چه خدا به او فرمان داده بود اطاعت کرد، و هرگاه زنان براي بيعت کردن با او نزدش مي آمدند و به اين شرايط پاي بند مي شدند پيامبر با آن ها بيعت مي کرد و برايشان از خداوند آمرزش مي خواست و آن ها را در زمره مومنان داخل مي گرداند.

« عَلَى أَن لَّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا» بر اين که با خدا شريکي مقّرر  ندارد بلکه خداوند را به تنهايي پرستش نمايند. « وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ» و آن گونه که زنان دوران جاهليت فرزندان خود را زنده به گور مي کردند فرزندانشان را نکشند. « وَلَا يَزْنِينَ» و زنا نکنند، آن طور که بسياري از زنان فاحشه چنين مي کردند.

« وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ» بهتان يعني تهمت زدن و دروغ بستن بر ديگران. يعني اين زنان به هيچ حالتي نبايد تهمت بزنند خواه مسئله به آن ها و شوهرانشان مربوط باشد يا به ديگران. « وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ» و در هر زماني که به آن ها مي دهي نبايد از تو سرپيچي نمايند چون هر فرماني که تو صادر مي کني خوب و نيکوست. و از آن جمله بايد آن ها را به هنگام مصيبت از نوحه سرايي و پاره کردن گريبان و زخمي کردن چهره و  دعا  کردن و سردادن فريادهاي جاهلي بازداري و بايد از تو اطاعت کنند.« فَبَايِعْهُنَّ» اگر به همهي اموري که ذکر شد پاي بند شدند با آن ها بيعت کن. « وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ» و براي کوتاهي هايي که از آن ها سرزده است از خداوند آمرزش بخواه تا شاد شوند. « إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» بي گمان آمرزش خداوند براي گناهکاران و نيکويي اش براي توبه کاران فراوان است. و مهربان است و رحمت  او هر چيزي را فرا گرفته و احسان او همه خلق را در بر گرفته است.

آيه ي 13:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ  اي  کساني  که  ايمان  آورده  ايد ، با مردمي  که  خدا بر آنها خشم  گرفته ، است دوستي  مکنيد  اينان  از آخرت  نوميدند ، همچنان  که  آن  کافراني  که   اينک  در گورند از آخرت  نوميدند.

اي مومنان! اگر شما به پروردگارتان ايمان داريد و رضايت او را مي جوئيد و از ناخشنودي او پرهيز مي کنيد، « لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ»  با گروهي دوستي نکنيد که خدا بر آنان خشمگين است. خداوند به خاطر کفرشان بر آن ها خشم گرفته است و اين همه ي کافران را شامل مي شود. « قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ» آن کافران از خير آخرت محروم اند و از آن بهره اي ندارند. پس بپرهيزيد از اين که با آن ها دوستي کنيد که آن گاه به سبب دوستي با آنان در شرّ و شرک ورزي  اشان توافق نمائيد، در نتيجه از خير آخرت محروم شويد، همان طور که آن ها محروم شدند.

« كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ  » آنان از آخرت نااميد شده اند همان طور که کافران وقتي به جهان آخرت بروند و حقيقت را مشاهده نمايند به يقين خواهند دانست که بهره اي از آخرت ندارند. و احتمال دارد که معني اين باشد که آن ها از آخرت نااميد شده اند يعني آن را انکار کرده و به آن کفر ورزيده اند، پس اقدام آن ها به انجام کارهايي که خدا را ناخشنود مي گرداند و موجبات عذاب الهي و نااميدي از آخرت را فراهم مي  نمايد از آن ها بعيد نيست آن ها از آخرت نااميدند همان طور که کافراني که در دنيا منکر زنده شدن پس از مرگ هستند از بازگشتِ گورخفتگان به سوي خدا نااميدند.

پايان تفسير سوره ي ممتحنه

 

فهرست سوره ها      دانلود      نظرات شما      درباره