فهرست سوره ها      دانلود      نظرات شما      درباره

تفسير سوره ي رحمن

مکي و 78آيه است.

بسم الله الرحمن الرحيم

آيه ي 13-1:

الرَّحْمَنُ خداي  رحمان

عَلَّمَ الْقُرْآنَ قرآن  را تعليم  داد

خَلَقَ الْإِنسَانَ، انسان  را بيافريد

عَلَّمَهُ الْبَيَانَ به  او گفتن  آموخت

الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ آفتاب  و ماه  به  حسابي  مقرر در حرکتند

وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ و گياه  و درخت  سجده  اش  مي  کنند

وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ آسمان  را برافراخت  و ترازو را بر نهاد

أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ تا در ترازو تجاوز مکنيد

وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ وزن  کردن  را به  عدالت  رعايت  کنيد و کم  فروشي  مکنيد

وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ زمين  را براي ، مردم  قرار داد

فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ در آن  ميوه  هاست  و نخلها ، با خوشه  هايي  که  در غلافند

وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ و دانه  هايي  که  همراه  با کاهند و نيز گياهان  خوشبو

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

اين سوره بزرگ و گران قدر را خداوند با نام خويش « الرَّحْمَنُ» آغاز کرده است. همان اسمي که نشانگر گستردگي رحمت و فراگير بودن احسان و فراواني لطف و فضل اوست.

سپس آن چه را که بر رحمت او و آثار آن دلالت مي نمايد بيان کرد؛ نعمت هاي ديني و دنيوي و اخروي که خداوند به لطف و مرحمت خويش بندگان را از آن ها برخوردار کرده است. و بعد از بيان هر نوع از نعمت هايش انسان ها و جن ها را گوشزد مي کند تا شکر او را به جاي آورند، و مي فرمايد:« فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» پس کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را تکذيب و انکار مي کنيد؟!

« عَلَّمَ الْقُرْآنَ» پس بيان نمود که او کلمات و معاني قرآن را به بندگانش آموخته و آن را برايشان آسان گردانده است. و اين بزرگترين منّت و مرحمتي است که با آن بر بندگان رحم نموده و قرآني را به زبان عربي و با بهترين کلمات و واضح ترين مفاهيم که هر نوع خير و خوبي را در بردارد و از همه انواع شرّ و بدي برحذر مي دارد براي آن ها نازل کرده است.

« خَلَقَ الْإِنسَانَ» انسان را در بهترين شکل و با اعضايي کامل و اسکلتي محکم آفريده و به سبب گوياي ويژه اش بر همه حيوانات برتري داده است. « عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» به او آموخته است تا آن چه را که در دل داريد بيان کند. و اين شامل تعليم بياني و تعليم نوشتاري است. پس گويايي که خداوند با آن انسان را بر ديگر حيوانات برتري داده است از بزرگترين نعمت هاي الهي است که به انسان ارزاني داشته است.

« الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ» خداوند از آن جا که نسبت به بندگان مهربان است و به آن ها عنايت دارد ماه و خورشيد را آفريده و آن ها را چنان مسخر نموده است که طبق حسابي دقيق و مقّرر شده آفريده و آن دو را به حرکت درآورده تا با گردش آن ها منافع بندگان تامين شود و شمارگان سال ها و حساب را بدانند.

« وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ» و ستارگان آسمان و درختان زمين پروردگارشان را مي شناسند و براي او سجده مي برند و کرنش و فروتني مي کنند و براي تامين منافع بندگان که خداوند آن ها را براي آن مسّخر کرده است عمل مي کنند.

« وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ» و آسمان را برافراشته و سقفي براي آفريده هاي زمين قرار داده است و عدالت و دادگري در گفتارها و کردارها را در ميان بندگانش مقّرر کرده است . و منظور از ميزان تنها ترازوي معروف نيست، بلکه همان گونه که ذکر کرديم منظور عدالت است ، و ترازوي معروف نيز در آن داخل مي باشد ؛ ترازويي که با آن اشيا وزن کرده مي شود و مساحت هايي که به وسيله آن امور ناشناخته ثبت و کنترل مي گردند، و حقايقي که به وسيله آن امور ناشناخته ثبت و کنترل مي شوند و حقايقي که به وسيله آن ميان مخلوقات داوري مي شود و با آن ميان آن ها عدالت برقرار مي گردد. همه در «ميزان» داخل است. بنابراين فرمود:« أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ» يعني خداوند ترازو را مقّرر کرده تا شما در حقوق و کارها از حدّ  تجاوز نکنيد. و اگر خداوند داد و سنجش را مقّرر نمي کرد و کارها به عقل شما واگذار مي گرديد فساد و تباهي؛ آسمان ها و زمين و آن چه را که در اين ميان است فرا مي گرفت.

« وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ» و تا آن جا که مي توانيد در ترازو و سنجش به عدالت رفتار کنيد.« وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ» و در ترازو کاستي در ميان نياوريد. يعني آن را ناقص نکنيد، و به خلاف و ضد آن عمل نکنيد، که آن جور و ستم و طغيان است. « وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ» و زمين را با ضخامت و حالات مختلف آن براي خلق گستراند تا بر آن قرار بگيرند و برايشان بستري باشد، و روي آن خانه بسازند. و آن ها را شخم بزنند و در آن نهال بکارند و چاره حفر کنند در راه هاي آن حرکت نمايند و از معادن آن و از همه آن چه که در آن هست و به آن نياز دارند استفاده ببرند.

سپس خوراکي هاي ضروري را که در آن وجود دارد نام برد و فرمود:« فِيهَا فَاكِهَةٌ» در زمين  ميوه هايي هست و آن همه درختاني هستند که ميوه مي دهند از قبيل انگور انجير و انار و سيب و غيره. « وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ» و درخت هاي خرماي پوشش دار . پوششي که خوشه خرما آهسته و کم کم از آن بيرون مي آيد و تبديل به ميوه مي شود و از آن مي خورند و ذخيره مي کنند و مقيم و مسافر آن را به عنوان توشه خود نگهداري مي نمايند. خرما  ميوه لذيذي است و از بهترين ميوه ها محسوب مي شود.

« وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ» و دانه که ساقه و خوشه دارد و از آن قسمت دور مي شود و از کاه آن چهارپايان و غيره استفاده مي کنند. و اين شامل دانه گندم و جو و ذرّت و برنج و ارزن مي شود.

« وَالرَّيْحَانُ» و ريحان. احتمال دارد که منظور همه خوراکي هايي باشد که  انسان ها مي خورند، و آن  گاه در اين جا عام بر خاص عطف شده است. و خداوند به طرز عام و خاص روزي را به بندگانش  ارزاني مي دارد. و احتمال دارد که منظور همين ريحان معروف است و خداوند با فراهم آوردن انواع بوهاي خوشي که به مشام مي رسد و باعث شادي مي گردند بر بندگانش منّت گذارده است.

وقتي که بسياري از نعمت هايش را که با چشم و بصيرت مشاهده مي شوند بيان کرد و انسان و جن را مخاطب  قرار داد، مجدّدا خداوند نعمت هايش را به آن ها گوشزد نمود و فرمود:« فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» کدام يک از نعمت هاي ديني و دنيوي خداوند را تکذيب مي کنيد ؟ به راستي که جن ها پاسخ خوبي دادند آن گاه که پيامبر(ص) اين سوره را براي آن ها خواند. ايشان هر وقت اين گفته الهي را تکرار مي کرد« فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» جن ها مي گفتند:« پروردگار! هيچ چيزي از نعمت هايت را تکذيب نمي کنيم، پس ستايش تو را سزاست». بنابراين شايسته است که بنده هرگاه نعمت هاي خداوند براي او ذکر شوند به آن اعتراف نمايد و سپاس گزارد و خداوند را به خاطر اين نعمت ها ستايش کند.

آيه ي 16-14:

خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ آدمي  را از گل  خشک  شده  اي  چون  سفال  بيافريد

وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ و جن  را از شعله  اي  بي  دود

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

سپس خداوند متعال فرمود:« خَلَقَ الْإِنسَانَ» تا « تُكَذِّبَانِ» اين از نعمت هاي خداوند بر بندگانش است و آثار قدرت و آفرينش شگفت انگيز خود را به آن ها نشان مي دهد. « خَلَقَ الْإِنسَانَ» پدر انسان ها آدم عليه السلام را « مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ» از گِل خمير شده اي که خشک شده بود آفريد، و آن گاه صدايي مي داد که مانند صداي سفال بود.

« وَخَلَقَ الْجَانَّ» و پدر جن ها ابليس لعنت خدا بر او باد را « مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ» از زبانه صاف و خالص آتش يا زبانه اي که آغشته به دود بود آفريد. و اين بر شرافت ماده انسان دلالت مي نمايد که از خاک آفريده شده است ، خاکي که ماده محکم و متين و داراي منافع فراوان است، برخلاف ماده جن ها که آتش است و محل سبک سري و تجاوز و شرارت و فساد است.

وقتي ماده آفرينش انسان و جن را بيان کرد و اين منّتي بود از جانب خدا بر آن ها، فرمود:« فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» پس  کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را تکذيب مي کنيد؟

آيه ي 18-17:

رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ؛ پروردگار دو مشرق  و پروردگار دو مغرب

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي ، پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

خداوند متعال، پروردگار همه آن چيزهايي است که خورشيد و ماه و ستارگان درخشان بر آن ها طلوع مي کنند، و پروردگار همه آن هايي است که خورشيد و ماه و ستارگان براي مدتّي از ديد آن ها غروب مي کنند. و هر آن چه در جهان هستي است همه تحت تدبير و ربّوبيت او مي باشند. و خداوند اين جا فرمود که دو مشرق و دو مغرب. چون خورشيد در تابستان از جايي طلوع مي کند و در زمستان از جايي ديگر. نيز در تابستان در جايي غروب مي کند و در زمستان از جايي ديگر.

آيه ي 23-19:

مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ دو دريا را پيش  راند تا به  هم  رسيدند ،

بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ ميانشان  حجابي  است  تا به  هم  در نشوند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ از آن  دو ، مرواريد و مرجان  بيرون  مي  آيد.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

منظور از دو دريا درياي شيرين و درياي شور است. آن ها به هم مي پيوندند و درياي شيرين در درياي شور مي ريزد و در نتيجه آميخته مي شوند امّا خداوند ميانشان مانعي از زمين قرار داده است تا يکي به محدوده ديگري تجاوز نکند و استفاده از هريک ممکن باشد.

از درياي شيرين مردم مي نوشند و با آن درختان و کشتزارهايشان را آبياري مي کنند. و با درياي شور هوا پاکيزه مي شود و ماهي توليد مي گردد و مرواريد و مرجان از آن به دست مي آيد. و قرارگاه کشتي و لنج ها مي شود. بنابراين فرمود:

آيه ي 25-24:

وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ و اوراست  کشتيهايي  همانند کوه  که  در دريا مي  روند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

و خداوند کشتي ها را که دريا را مي شکافند و به حکم  خداوند در آن حرکت مي کنند براي بندگانش مسخّر گردانده است. اين کشتي ها را  انسان ها مي سازند و از بس که بزرگ هستند چون کوه هاي بزرگ مي مانند و مردم بر آن سوار مي شوند و کالاهايشان و  انواع اموال تجاري خويش را بر آن ها حمل مي نمايند، و آن چه نياز دارند بر کشتي ها بار مي زنند.

خداوندي که نگهبان آسمان ها و زمين است اين کشتي ها را محافظت مي نمايد و اين از نعمت هاي بزرگ پروردگار است. بنابراين فرمود:« فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» پس کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را تکذيب مي کنيد؟

آيه ي 28-26:

كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ هر چه  بر روي  زمين  است  دستخوش  فناست  ،

وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ و ذات  پروردگار صاحب  جلالت  و اکرام  توست  که  باقي  مي  ماند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک ، از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

همه انسان ها و جن ها و جانوراني که روي زمين هستند، و همه مخلوقات فنا مي شوند و از بين مي روند و تنها خداوندِ زنده که هرگز نمي ميرد باقي مي ماند. «ذوالجلال والاکرام» يعني خداوندي که داراي عظمت و بزرگي و شکوه است و از اين رو تعظيم و بزرگداشت مي شود و داراي اکرام است. اکرام يعني گستردگي فضل و بخششي که خداوند با آن دوستان و بندگان برگزيده اش را گرامي مي دارد، و دوستانش او را دوست مي دارند و رو به سوي او مي آورند و او را بندگي و تعظيم مي کنند. « فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» پس کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را دروغ مي انگاريد؟

آيه ي 30-29:

يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ هر کس  که  در آسمانها و زمين  است  سائل  درگاه  اوست  ، و او هر روز در  کاري  است.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

او از همه مخلوقاتش بي نياز است و او داراي جود و لطف فراوان و گسترده مي باشد. پس همه آفريده ها بدو نيازمندند و همه  نيازهايشان را با زبان حال و زبان گفتار از او مي خواهند، و به اندازه يک چشم به هم زدن و کمتر از آن نمي توانند از خدا بي نياز باشند.

و او تعالي « كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» هر روزي در کاري است؛ فقيري را غني مي گرداند و شکستِ شکست خورده اي را جبران مي نمايد ،و به قومي مي بخشد، و گروهي را محروم مي نمايد. زنده مي نمايد و مي ميراند و کسي را پائين مي آورد و کسي را بالا مي برد، هيچ کاري او را از پرداختن به کاري ديگر باز نمي دارد. اشتباه نمي کند و اصرارِ اصرارکنندگان و خواسته طولاني جويندگان او را از پاي در نمي آورد. پس پاک و منّزه است  خداوند بخشنده بزرگوار که بخشش هايش ما و اهل زمين و آسمان ها را پوشانده و لطف او همه خلق را در همه لحظات فراگرفته است. پاک و برتر و والاست کسي که گناه گناهکاران او را از اين که به آن ها نعمت بدهد باز نمي دارد.

و اظهار بي نيازي فقيراني که نسبت به او و لطفش آگاهي ندارند او را از جود و بخشش منع نمي کند. و اين که خداوند خبر داده است هر روز در کاري است بيان تقدير و تدبيرهاي است که ازل مقّدر نموده است و همواره آن ها را در اوقاتي که حکمت او اقتضا نمايد اجرا مي کند. و اين همان احکام ديني و امر و نهي و فرمان هاي تقديري او هستند که در اين دنيا بر بندگانش اجرا مي شوند.

امّا زماني که جهان آفرينش پايان يابد و خداوند آن را نابود کند که آن چنان عدالت و فضل و احسان فراوان خويش را به آن ها مي دهد که بندگان به سبب آن او را مي شناسند و مي دانند که او يگانه و يکتاست. و آن جاست که مکلّفين را از سراي آزمايش به سراي زندگاني هميشگي منتقل مي نمايد.

آيه ي 32-31:

سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلَانِ اي  جنيان  و آدميان  ، به  حساب  شما خواهيم  رسيد.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

اينک براي اجراي احکامي که زمان آن فرا رسيده فارغ مي شويم. منظور از « سَنَفْرُغُ» اين است که به زودي طبق اعمالي که در دنيا انجام داده ايد به حساب و مجازات شما خواهيم پرداخت.

آيه ي 34-33:

يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ اي  گروه  جنيان  و آدميان  ، اگر مي  توانيد که  از کناره  هاي  آسمانها و، زمين بيرون  رويد ، بيرون  رويد  ولي  بيرون  نتوانيد رفت  مگر با داشتن   قدرتي.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

خداوند آن ها را در جايگاه قيامت جمع مي کند و آنان را به ناتواني و ضعفشان و به کمال فرمانروايي و نفوذ مشّيت و قدرت خويش خبر مي دهد. پس به آن ها مي فرمايد: « يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ» اي گروه جن و انس! اگر مي توانيد راه و روزنه اي پيدا کنيد که از حيطه فرمانروايي خداوند بيرون رويد، اين کار را بکنيد! امّا نمي توانيد از فرمانروايي خداوند بيرون رويد مگر اين که قدرت کاملي داشته باشيد. و آن ها از کجا چنين قدرتي خواهند داشت در حالي که مالک کوچک ترين سود و زيان و مرگ و زندگي براي خود نيستند؟!

پس در اين جا هيچ کس جز با اجازه خداوند سخن نمي گويد و جز صداي آهسته نمي شنوي. و در روز قيامت پادشاهان و بردگان و سران و زيردستان و ثروتمندان و فقيران همه برابر و يکسان هستند.

آيه ي 36-35:

يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَان بر شما شعله  اي  بي  دود فرستاده  شود ، يا دودي  بي  شعله  ، پس  با او  مقابله  نتوانيد کرد.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

سپس آن چه را که در آن روز برايشان آماده کرده است بيان کرد و فرمود:« يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ» شعله خاصي از آتش بر شما فرستاده مي شود. و « وَنُحَاسٌ» به شعله اي از آتش گفت مي شود که آميخته با دود باشد. يعني اين دو چيز ناخوشايند بر شما فرستاده مي شوند و همه شما را از هر طرف احاطه مي کنند و آن گاه نه خودتان مي توانيد خود را ياري کنيد و نه کسي غير از خدا وجود دارد که شما را ياري نمايد.

و از آن جا که بيم دادن بندگان از سوي خداوند نعمتي است از جانب او و آن ها را به بالاترين مراتب مي رساند و بهترين بخشش ها را نصيب آن ها مي گرداند، منّت خويش را در اين باره بيان کرد و فرمود:« فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» پس کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را تکذيب مي کنيد؟

آيه ي 40-37:

فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ آنگاه  که  آسمان  شکافته  شود ، رنگي  سرخ  چون  رنگ  چرم  خواهد داشت.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ پس  در آن  روز از گناه  هيچ  جني  و آدميي  نپرسند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

«فِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء» يعني به سبب سختي ها و وحشت هاي روز قيامت آسمان مي شکافد و خورشيد و ماه تاريک مي گردند و ستارگان آسمان پراکنده مي شوند.

« فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ» و آسمان از شدّت ترس و اضطراب مانند مِس گداخته شده مي شود. « فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ؛ فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ» پس کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را دروغ مي انگاريد؟ و هيچ انس و جنّي از گناهش پرسيده نمي شود يعني از آن چه که اتّفاق افتاده است مورد سوال استعلامي واقع نمي شود.

چون خداوند متعال داناي پيدا و پنهان و گذشته و آينده است و مي خواهد بندگان را طبق آگاهي  اي که از حالات آن ها دارد جزا و سزا دهد. و براي نيکوکاران و بدکاران در روز قيامت نشانه هايي قرار داده است که با آن شناخته مي شوند. همان طور که خداوند متعال فرموده است:« يومَ تَبيضُ وُجُوهُ وَتَسوَدُّ وُجُوهُ » روزي که چهره هايي سفيد مي شوند و چهره هايي سياه مي گردند.

آيه ي 42-41:

يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ کافران  را به  نشان  صورتشان  مي  شناسند و از موي  جلو سر و پاهايشان  مي ، گيرند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

در اين جا فرمود: « يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ؛ تُكَذِّبَانِ» يعني پيشاني ها و پاهاي گناهکاران گرفته مي شود و آن گاه در دوزخ  انداخته مي شوند و به سوي جهنّم کشانده مي شوند و خداوند با سرزنش و توبيخ از آن ها مي پرسد.در حالي که اوضاع و احوال آن ها را بهتر مي داند امّا خداوند متعال مي خواهد حجّت رسا و حکمت شکوهمند خويش را براي خلق اظهار دارد.

آيه ي 45-43:

هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ اين  همان  جهنمي  است  که  مجرمان  دروغش  مي  پنداشتند.

يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ و اکنون  در ميان  آن  و آب  جوشان  مي  گردند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

يعني هنگامي که جهنّم برافروخته مي گردد به کساني که وعده و وعيد خداوندي را تکذيب مي کردند، گفته مي شود:« هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ» اين است دوزخي که گناهکاران آن را دروغ مي انگاشتند پس تکذيب کردنشان آن ها را مبارک باد و بايد که عذاب دوزخ و شکنجه و آتش سوزان و زنجيرهاي آن را که سزاي تکذيبشان است بچشند.

« يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ» و در ميان طبقه هاي جهنّم و آتش و شعله هاي آن و بين آبي که بسيار داغ و سوزان است قرار مي گيرند و در قسمت بسيار سرد جهّنم که در نهايت و شدّت سردي ست گرفتار مي شوند.« فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» پس کدام يک از نعمت هاي پروردگارتان را تکذيب مي کنيد؟

آيه ي 65-46:

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ هر کس  را که  از ايستادن  به  پيشگاه  پروردگارش  ترسيده  باشد دو بهشت   است.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

ذَوَاتَا أَفْنَانٍ آن  دو پر از درختانند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ در آن  دو ، دو چشمه  جاري  است.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را، انکار مي  کنيد ?

فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ در آنجا از هر گونه  ميوه  اي  دو قسم  هست.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ بر بسترهايي  که  آسترشان  از استبرق  است  تکيه  زده  اند و ميوه  هاي  آن  دو  بهشت  در دسترسشان  باشد.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ در آنجاست  زناني  که  جز به  شوهر خويش  ننگرند ، و پيش  از بهشتيان  هيچ   آدمي  و جني  به  آنها دست  نزده  است

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ همانند ياقوت  و مرجان

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار، مي  کنيد ?

هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ آيا پاداش  نيکي  جز نيکي  است  ?

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ و جز آنها دو بهشت  ديگر است.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

مُدْهَامَّتَانِ از شدت  سبزي  متمايل  به  سياهي

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

وقتي آن چه را که بر سر گناهکاران مي آيد، بيان کرد، پاداش پرهيزگاران را نيز که از خداوند ترسيده اند بيان کرد و فرمود:« وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ» و کسي که از پروردگارش و از ايستادن در حضور او ترسيده باشد در نتيجه آن چه را که خداوند نهي کرده ترک گفته و آنچه را که خداوند فرمان داده است ،  انجام داده، پاداش چنين کسي اين است که دو باغ خواهد داشت که ظروف آن و ساختمان هايشان و آن چه در آن هاست طلاست. يکي از دو باغ پاداشي است که در مقابل ترک منّهيات به او داده مي شود، و ديگري به پاداش انجام طاعت ها به او عطا مي گردد.

و از اوصاف اين دو باغ آن است که « ذَوَاتَا أَفْنَانٍ» در آن ها نعمت هاي متنّوع و گوناگوني هست؛ نعمت هاي ظاهري و باطني که هيچ چشمي آن ها را نديده و هيچ گوشي نشنيده و تصور آن به دل هيچ انساني خطور نکرده است. و در اين باغ ها درختان زياد و شکوف هايي هست که شاخه هاي نرمي دارند و در اين شاخه ها ميوه هاي رسيده لذيذ فراواني هست.

و در اين دو باغ « عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ» دو چشمه روانند که آنها به دلخواه خويش آن چشمه ها را مي جوشانند. « فِيهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ» يعني از همه انواع  ميوه ها از هريک دو نوع است و هر نوعي لذّت و رنگ ديگري دارد. « مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ» اين صفت فرش هاي اهل بهشت و وصف نشستن آن ها بر آن است که با راحتي و آرامش هم چون پادشاهان بر آن تکيه مي زنند. و حالت و وصف اين فرش ها و زيبايي شان را کسي جز خداوند متعال نمي داند و قسمت زيرين اين فرش ها که روي زمين قرار مي گيرند از بهترين ابريشم است پس قسمت بالايي شان که بر آن مي نشينند چگونه خواهد بود؟! « وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ» يعني ميوه هاي  اين دو باغ نزديک و در دسترس است که فرد نشسته و ايستاده و کسي که خوابيده به آن دسترسي دارد.

« فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ» يعني در آن  کاخ ها حورياني هست که چشم فرو هشته اند. يعني چشمانشان فقط به شوهرانشان معطوف، از آن جا که شوهرانشان بسيار زيبا و خوب هستند و کاملا آن ها را دوست دارند، شوهرانشان نيز فقط به آن ها چشم دوخته اند چون آن ها بسيار زيبا مي باشند و آن ها را به شدّت دوست دارند و وصالشان لذّت بخش است.

« يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ» يعني هيچ احدي از جن و انس قبل از آنان به آنها دسترسي پيدا نکرده است و به سبب اينکه به طريقه ي نيکو شوهرداري مي کنند و داراي ناز و دلبري و ملاحت هستند به نزد شوهرانشان محبوب هستند، به همين جهت فرمود:« كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ» انگار آنان ياقوت و مرجان هستند، و اين به خاطر صفاي آنان و زيبايي منظر و رخساره ي آنان  است.

« هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» آيا کسي که پرستش خداوند را به نيکويي انجام داده و به بندگان سود رسانده است جز اين پاداشي دارد که با دادن پاداش فراوان و رستگاري بزرگ و نعمت و زندگي سالم با او نيکي شود. اين دو باغ عالي براي مقّربان مي باشند.

« وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ» و جز اين دو باغ ، دو باغ ديگر است که ساختارشان و آراستني هايشان از نقره است. و اين دو باغ « مُدْهَامَّتَانِ» از شدّت سرسبزي و خرّمي سياه رنگ مي باشند.

آيه ي 78-66:

فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ در آن  دو ، دو چشمه  هموار جوشنده  هست.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ در آن  دو ، ميوه  هست  و نخل  هست  و انار هست.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي ، پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ در آنجا زناني  است  نيک  سيرت  و زيبا روي.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ حوراني  مستور در خيمه  ها

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ پيش  از بهشتيان  هيچ  آدمي  و جني  به  آنها دست  نزده  است.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ بر بالشهاي  سبز و فرشهاي  نيکو تکيه  مي  زنند.

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ پس  کدام  يک  از نعمتهاي  پروردگارتان  را انکار مي  کنيد ?

تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ بزرگ  است ، نام  پروردگار تو آن  صاحب  جلالت  و اکرام.

« فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ» در آن دو باغ دو چشمه جوشان است. « فِيهِمَا فَاكِهَةٌ» و در آن باغ ها انواع ميوه ها موجود است و مهم ترين آن ميوه ها خرما و انار هستند که منافع فراواني دارند.

« فِيهِنَّ» در همه باغ هاي بهشت « خَيْرَاتٌ حِسَانٌ» زنان نيک سيرت و زيبا وجود دارند و آن ها هم داراي زيبايي و حسن ظاهري هستند . هم چنين از حسن و زيبايي باطني نيز برخوردارند. خلاصه اين که خوش اندام و خوش اخلاقند.

« حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ» حوريان نگه داشته شده در خيمه ها، يعني در خيمه هايي که از لولو هستند نگه داشته شده اند و خود را براي همسرانشان آماده  کرده اند. و محبوس بودن آن ها در خيمه ها اين را نفي نمي کند که آن ها را از ورود به باغ ها منع کنند و در باغ هاي بهشت به گشت و گذار نپردازند. همان طور که دختران پادشاهان که محجبّه و داراي پوشش هستند به باغ ها مي روند و تفريح مي کنند.

« لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ؛ فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ؛ مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ» اهل اين دو باغ متکّاهايشان بالش هاي سبز رنگ است که بر آن تکيه مي زنند، و آن بسترهايي است که در بالاي نشيمن گاه هاي آنان قرار دارند و از درخشندگي و منظره بسيار زيبايي برخوردارند. « وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ» و فرش هاي منقّش زيبا. «عبقري» به  منسوجات زيبا گفته مي شود. بنابراين آن را به نوعي از زيبايي وصف نمود که شامل زيبايي جنس و منظره و نرم بودن آن مي شود.

و اين دو باغ غير از آن دو باغ اوّلي هستند ، همان طور که خداوند متعال تصريح نموده است:« وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ» و جز آن دو باغ دو باغ ديگر است.

و دو باغ اوّلي را با اوصافي توصيف نموده که دو باغ ديگر را با آن  اوصاف توصيف نکرده است. پس درباره باغ اوّل فرمود:« فِيهِمَا عَينَانِ تَجرِيانِ» در آن دو باغ دو چشمه روان است . و در توصيف دو باغ ديگر فرمود:« عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ» در آن دو باغ دو چشمه جوشان است.

و فرق چشمه روان با چشمه اي که فواره مي زند و جوشان است معلوم مي باشد . و درباره دو باغ اوّلي فرمود:« ذَوَاتَآ أَفنَانِ» درختانشان شاخه هاي بسيار دارند. و در مورد دو باغ ديگر اين را نگفت . هم چنين درباره دو تاي اوّلي فرمود:« فِيهِمِاَ» مِن کُلٍّ فَکِهَةِ زَوجَانِ» در آن دو باغ از هر ميوه اي دو نوع است.

و درباره دو نوع ديگر فرمود:« فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ» در آن دو، ميوه و درخت خرما و  انار است.

و تفاوت هر دو توصيف معلوم و مشخّص است.و در باره ي دو تاي اوّلي فرمود:« مُنَّکِئِينَ عَلَي فُرُشِ بَطَائِنُهَا مِن إِستَبرَقِ وَجَنَي الجَنَّتَينِ دَانِ» بر فرش هايي که آسترشان از ابرايشم ضخيم است تکيه زده اند و ميوه هاي اين باغ ها در دسترس است . ولي اين مطالب را در مورد دو باغ ديگر نگفت. بلکه فرمود:« مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ» بر بالش هاي سبز و بسترهاي زيبا و منقّش تکيه زده اند.

و در رابطه با توصيف زنان و همسران مومني که در دو باغ اوّل قرار دارند گفت:« فِيهِنَّ قَصِرَتُ الطَّرفِ » در آن باغ ها حورياني ديده  فروهشته هستند. و درباره دو باغ ديگر فرمود:« حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ» زناني زيبا که در خيمه ها نگاه داشته شده اند. و در مورد دو تاي اوّلي گفت:« هَل جَزَآءُ الإِحسَنِ إِلَّا الإِحسَنُ » آيا پاداش نيکوکاري جز نيکي است ؟ پس اين دلالت مي نمايد که آن ها به عنوان پاداش به نيکوکاران داده مي شوند . امّا درباره دو باغ اخير چنين گفت. و اين که دو تا باغ اوّلي را بر دو تاي اخري مقدّم کرده است نشانگر برتري دو باغ اوّلي است.

پس با اين چيزها فضيلت دو باغ اولي بر دو تاي ديگر معلوم مي شود، و فهميده مي شود که آن باغ ها براي بندگان مقرّب از قبيل پيامبران و صدّيقان و بندگان برگزيده خداوند آماده گشته اند. و دو تا باغ اخير براي عموم مومنان آماده شده اند.

و در هريک از باغ ها چيزهايي است که هيچ چشمي آن را نديده و هيچ گوشي اخبارش را نشنيده و به تصوّر هيچ دلي نيامده است. و هر آن چه که انسان دلش بخواهد و چشم ها از ديدن آن لذّت ببرند در آن باغ ها فراهم  است.

و کساني که در اين باغ ها قرار مي گيرند در نهايت آسايش و خشنودي و آرامش به سر مي برند تا جايي که هيچ يک از آن ها ديگري را بهتر از خودش نمي بيند. و فکر نمي کند هيچ کس بهتر از او در ناز و نعمت قرار داشته باشد. وقتي گستردگي فضل و احسان خويش را بيان کرد، فرمود:« تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ» پروردگار تو بزرگ است و خير او فراوان است و داراي شکوهمندي آشکار و مجد و بزرگي کامل است و دوستانش را گرامي مي دارد.

پايان تفسير سوره ي رحمن

 

فهرست سوره ها      دانلود      نظرات شما      درباره