مکي و 37 آيه است.
بسم الله الرحمن الرحيم
آيه ي 11-1:
حم حا ، ميم
تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ نازل شدن اين کتاب از جانب ، خداي پيروزمند و حکيم است
إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ هر آينه در آسمانها و زمين نشانه هاي عبرتي است براي مؤمنان
وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ و در آفرينش شما و پراکنده شدن جنبندگان عبرتهاست براي اهل يقين
وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ آمد و شد شب و روز و رزقي که خدا از آسمان مي فرستد و زمين مرده را بدان ، زنده مي کند و نيز در وزش بادها عبرتهاست براي عاقلان
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ اينها آيات خداست که به راستي بر تو تلاوت مي کنيم جز خدا و آياتش به کدام سخن ايمان مي آورند ?
وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ واي بر هر دروغپرداز گناهکاري
يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ آيات خدا را که بر او خوانده مي شود مي شنود آنگاه به گردنکشي پاي مي فشرد ، چنان که گويي هيچ نشنيده است پس به عذابي دردآورش بشارت ده
وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ چون چيزي از آيات ما را فرا گيرد ، به مسخره اش مي گيرد اينان در خور عذابي خوار کننده اند
مِن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ رو به رويشان جهنم است و مالي که به دست آورده اند و کساني که ، سواي خداي يکتا به خدايي گرفته اند به حالشان سود نکند ايشان راست عذابي بزرگ
هَذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مَّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ اين رهنمودي است و آنان که به آيات پروردگارشان ايمان نمي آورند ، برايشان عذابي است از سخت ترين عذابهاي دردآور
خداوند متعال خبر مي دهد و خبر او متضمّن فرمان دادن به بزرگداشت قرآن و توّجه به آن است و مي فرمايد:« تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ» اين قرآن از سوي خداوند نازل گشته است؛ خداوندي که متصّف به صفات کمال است و به تنهايي نعمت ها را بخشيده است ، پس همو معبود به حق است و داراي قدرت و حکمت کامل مي باشد.
سپس آن را با آيات و نشانه هاي آفاقي و نشانه هايي که در خود انسان وجود دارد تاييد کرد، آياتي از قبيل آفرينش آسمان ها و زمين و جانوراني که خداوند در اين ميان پراکنده ساخته و منافعي که در آن دو به وديعه نهاده و آبي که خداوند نازل کرده است که با آن به آبادي ها و بندگان حيات و زندگاني مي بخشد. پس اينها همه نشانه هاي روشن و دلايل واضحي هستند که بر صداقت و راستي اين قرآن بزرگ و بر صحّت حکم و احکامي که در قرآن است دلالت دارند. نيز بر کمال خداوند و بر زنده شدن پس از مرگ و رستاخيز دلالت مي کنند. سپس خداوند مردم را با توجه به پذيرش نشانه هاي الهي و عدم پذيرش آن به دو گروه تقسيم کرد:
گروهي که به آيات و نشانه هاي خدا بر عظمت و شکوه او استدلال مي کنند، و در آنها مي انديشند و از آن ها بهره مند مي گردند، در نتيجه موجبات رفعت و و الايي مرتبت خويش را فراهم مي سازند. و آنان همان کساني هستند که به خدا و فرشتگان و کتاب هاي آسماني و پيامبران و روز آخرت ايمان دارند؛ ايماني کامل و بدون کم و کاست که به درجه يقين رسيده است و در سايه چنين ايماني عقل هايشان تزکيه يافته و دانش و معرفت و خِرَدشان افزايش يافته است.
و گروهي ديگر کساني هستند که آيات خدا را مي شنوند، به گونه اي که حجت بر آنان اقامه مي شود. سپس از آن ها روي گردان مي شوند و تکّبر مي ورزند، انگار که آن ها را نشنيده اند، چرا که قلبشان را تزکيه و تطهير ننموده است، بلکه به سبب استکبار و خود بزرگ بيني شان بر طغيان آنان افزوده است. آنان کساني هستند که هرگاه آيات خدا را بشنوند و بشناسند آن را به باد تمسخر و استهزا مي گيرند. خداوند اين گروه را مورد تهديد قرار داده و مي فرمايد:« وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ» يعني واي به حال آنان که در گفتارشان بسيار دروغگو هستند و در کارهايشان بسيار گناهکارند! و خداوند خبر داده است که چنين کساني داراي عذابي دردناک هستند، و اين که « مِن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ» جهنم در پشت سر آنان قرار دارد و در انتظارشان مي باشد، جهنّمي که براي عقوبت و عذاب شديد آنان بس است؛ نيز خداوند متعال خبر داده است که « وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا» آن چه از مال و دارايي به دست آورده اند آنان را از عذاب خدا بي نياز نخواهد کرد.« وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء» و نيز اولياء و دوستاني را که به جز خدا برگرفته بودند، آنان را از عذاب قيامت بي نياز نخواهد کرد، و آنان نمي توانند از اين ياوران ناتوان ياري بخواهند و آنان را به کمک بطلبند. بنابراين اين ياوران ناتوان آن ها را شرمنده و خوار مي گردانند و نمي توانند کاري را که برايشان انجام دهند چرا که خود بيش از هرکسي به ياري نيازمندند.
وقتي خداوند آيات قرآني و نشانه هاي مشهود خويش را بيان کرد و يادآور شد که مردم دو گروه هستند خبر داد که قرآن اين مطالب والا و بلند را در بردارد و مايه هدايت است و راهنما مي باشد. پس فرمود:« هَذَا هُدًى» يعني همه ي قرآن هدايت است و آدمي را بر شناخت خداوند متعال و صفت هاي مقدّس و کارهاي پسنديده اش راهنمايي مي کند و انسان را به شناخت پيامبران خدا و دوستان و دشمنانش و صفت هايشان آشنا مي سازد و انسان را به کارهاي شايسته رهنمود مي شود و به آن فرا مي خواند، و کارهاي بد را بيان مي کند و از آن باز مي دارد، و سزا و جزاي دنيوي و اخروي را بيان مي نمايد. پس هدايت يافتگان با آن راهياب مي گردند، در نتيجه موفق و خوشبخت مي شوند. « وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ» و کساني که به آيات روشن و قاطع خداوند کفر ورزيده اند حال آن که جز کسي که ستمگري اش شدّت يافته و سرکشي او دو چندان گرديده است بدان کفر نمي ورزد « لَهُمْ عَذَابٌ مَّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ» عذابي دردناک از کيفري سخت در پيش دارند.
آيه ي 13-12:
اللَّهُ الَّذِي سخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ خداست که دريا را رام شما کرد تا در آن به فرمان او کشتيها روان باشند، و طلب معيشت کنيد ، باشد که سپاسگزار باشيد.
وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لَّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ رام شما ساخت آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمين است همه از آن اوست در اين براي متفکران عبرتهاست.
خداوند از فضل و احسان خويش بر بندگانش خبر مي دهد که دريا را برايشان رام کرد تا کشتي ها به فرمان او در آن حرکت کنند ،« وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ» و تا با انو اع تجارت هايي که از طريق دريا انجام مي شود از فضل او بهره مند گردند. « وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» و تا سپاس خداوند را به جاي آوريد، چون اگر شکر او را به جاي آوريد نعمت هاي بيشتري به شما مي دهد و در برابر سپاسگزاريتان پاداش فراواني به شما خواهد رسيد.
« وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ» و همه ي آنچه را که در آسمان ها و آنچه را که در زمين است از سرِ فضل و احسان خويش برايتان مسخر گرداند، و اين شامل اجرام آسمان ها و زمين مي شود. و نيز خورشيد و ماه و ستاره ها و سياّره ها و انواع حيوانات و درختان و ميوه ها و معادن را که در آسمان ها و زمين وجود دارد، براي شما مسخّر گردانده است. و ديگر چيزهايي که براي منافع بندگان و منافع چيزهايي که از نيازهاي ضروري بندگان مي باشد آفريده و فراهم هستند. پس بندگان بايد نهايت تلاش خود را براي به جا آوردن شکر و سپاس نعمت خداوند مبذول دارند و در آيات خدا تدبر کنند. بنابراين فرمود: « إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لَّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» بي گمان در اين امر براي گروهي که مي انديشند نشانه هايي است. خلاصه ي مطلب اين که آفرينش آسمان ها و زمين و ديگر مخلوقات و تدبير امور و مسخر گرداندن آن، بر نافذ بودن مشيت و خواست خداوند و کمال قدرتش دلالت مي نمايد. و استواري و آفرينش زيباي آن بر کمال حکمت و آگاهي خداوند دلالت مي کند.
و پهناوري و گستردگي و فراواني مخلوقاتش بر گستردگي فرمانروايي خداوند دلالت مي کند. و ويژگي هاي آن و چيزهاي متضادي که در آن هست دليلي بر اين است که خداوند هرچه بخواهد انجام مي دهد. و منافع ديني و دنيوي آن دليل گستردگي رحمت او و فراگير بودن فضل و احسان اوست. و همه ي اينها بر آن دلالت مي کند که او خداوند معبود است عبادت و کرنش و محبّت تنها شايسته او است و پيامبرانش در آنچه آورده اند راست گفته اند. پس اينها دلايل عقلي است که هيچ شک و ترديدي را بر جاي نمي گذارد.
آيه ي 15-14:
قُل لِّلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُون أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِما كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ به کساني که ايمان آورده اند ، بگو : از خطاي کساني که به روزهاي خدا، باور ندارند در گذريد ، تا خود ، آن مردم را به جزاي اعمالي که مرتکب شده اند پاداش دهد
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ هر کس کار شايسته اي کند ، به سود خود اوست ، و هر کس مرتکب کار بدي شود ، به زيان اوست سپس همه به سوي پروردگارتان بازگردانده مي شويد.
خداوند متعال بندگان مومن خويش را به اخلاق نيک و بردباري در برابر اذّيت و آزار مشرکان که به پاداش الهي اميدي ندارند و از کيفر و بلايي که خداوند بر گناهکاران مي آورد نمي ترسند، فرمان مي دهد، چرا که خداوند هر گروهي را آنچه که کرده اند سزا يا پاداش خواهد داد. پس شما اي گروه مومنان! خدا شما را بر ايمانتان و گذشت و صبرتان پاداش فراوان مي دهد، و آنان اگر بر تکذيبشان پايداري کنند، آنچه که از عذاب و رسوايي شديد بر آنان وارد مي شود، بر شما وارد نخواهد شد، بنابراين فرمود:« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ» هرکس کار شايسته اي بکند به سود خود اوست و هرکس بد کند به زيان اوست، سپس به سوي پروردگارتان بازگردانده مي شويد.
آيه ي 17-16:
وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ؛ ما به بني اسرائيل کتاب و علم داوري و نبوت عطا کرديم و از چيزهاي پاکيزه و خوش روزيشان کرديم و بر جهانيان برتريشان داديم.
وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ؛ و آنها را در باره آن امر دلايلي روشن داديم و در آن از روي حسد و، کينه اختلاف نکردند ، مگر آنگاه که دانش يافتند خدا در روز قيامت در آنچه اختلاف مي کردند داوري خواهد کرد.
يعني به بني اسراييل نعمت هايي داديم که به ديگر مردمان نرسيده است، و به آنها « الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ» کتاب تورات و انجيل و داوري ميان مردم و پيامبري داديم، که مقام و منزلت نبّوت، آنها را ممتاز کرده بود و نبوّت از نسل ابراهيم بيشتر تر در ميان بني اسراييل بود.« وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ» و خوردني ها و نوشيدني ها و پوشاک هاي پاکيزه اي به آنان داديم و «مَنّ» و «سَلوي» را بر آنها فرود آورديم. « وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ» و با اين نعمت ها آنان را به جز امّت اسلام بهترين امّتي است که به سود مردم آفريده شده اند. و سياق آيات دلالت مي کند که منظور از اين که آنها را بر جهانيان برتري داديم اين است که آنان را بر ديگران برتري داديم نه بر اين امّت .
زيرا خداوند نعمت هايي را که به بني اسراييل داده براي ما بيان مي نمايد، امّا فضيلت هايي از قبيل کتاب و فرمانروايي و نبّوت و غيره که باعث برتري بني اسراييل گشته بود اين امّت از همه ي آن فضيلت ها برخوردار است، و اضافه بر اينها فضيلت هاي زيادي براي امّت و شريعت اسلام قرار داده شده ، و شريعت بني اسراييل بخشي از شريعت اسلام است. و اين کتاب بر همه ي کتاب هاي گذشته برتر و چيره است و محمّد (ص) همه پيامبران را تصديق مي نمايد.
« وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ» و به بني اسراييل نشانه هاي روشني داديم که حق را از باطل مشخّص مي کرد« مِّنَ الْأَمْرِ» از آن امر تقديري که خداوند به آنان داد، و اين نشانه ها معجزاتي بود که آنها بر دست موسي مشاهده کردند. پس نعمت هايي که خداوند به بني اسراييل بخشيده است اقتضا مي نمايد تا دين را به کامل ترين صورت انجام دهند، و همه آنان بر حقّي که خداوند برايشان بيان کرده است گرد آمده و متفق شوند. ولي قضيه برعکس شد و آنها در برابر اين نعمت ها به عکس آنچه که لازم بود رفتار کردند، و به جاي اين که متحّد و يکپارچه شوند دچار تفرقه شدند، بنابراين فرمود:« فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا» پس جز بعد از آن که دانش يافتند که سبب مي شود تا اختلاف نکنند اختلاف نورزيدند، و آنچه آنها را به اختلاف واداشت تجاوز و ستم آنها بر يکديگر بود. « إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ » و بي گمان پروردگارت و در روز قيامت در ميان ايشان در رابطه با آنچه که اختلاف مي کردند داوري مي کند. پس در آن روز خداوند حق گرا را از باطل گرا مشخص مي نمايد و کسي را که هواپرستي و غيره او را به اختلاف واداشته است از کسي که چنين نيست مشخص مي گرداند.
آيه ي 19-18:
ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ؛ پس تو را به راه دين انداختيم از آن راه برو ، و از پي خواهش نادانان مرو.
إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيئًا وإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ؛ اينان تو را هيچ از خدا بي نياز نمي کنند و ظالمان دوستداران يکديگرند، ،و خدا دوستدار پرهيزگاران است.
سپس براي تو در امر شرع – شريعت و آيين کاملي مقّرر داشتيم که به هر خير و خوبي فرا مي خواند و از هر شرّ و بدي باز مي دارد، « فَاتَّبِعْهَا» پس، از آن پيروي کن، چون پيروي از آن سبب سعادت هميشگي و صلاح و رستگاري است. « وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ» و از خواسته هاي کساني پيروي مکن که نمي دانند. يعني خواسته هايشان از دانش و آگاهي سرچشمه نمي گيرد و از علم و دانش تبعّيت نمي کند بلکه اينها کساني هستند که براساس هواي نفس و خواسته هايشان با شريعت پيامبر(ص) مخالفت ورزيده اند. اينها همه از زمره ي هواپرستان نادان به شمار مي آيند.
« إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيئًا» آنها پيش خداوند هيچ سودي به تو نمي رسانند و اين گونه نيست که اگر از خواست آنها پيروي کني بتوانند خير و خوبي برايت فراهم آورند و شرّ و بدي را از تو دور بدارند. و درست نيست که با آنها موافقت نمايي و با آنها دوستي کني، زيرا تو و آنها داراي راهي متفاوت هستيد.« وإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ» و ستمگران دوستان يکديگرند و خداوند يار و ياور پرهيزگاران است و به سبب پرهيزگاري و فرمانبرداري شان آنها را از تاريکي ها به سوي نور بيرون مي آورد.
آيه ي 20:
هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ يُوقِنُونَ؛ اين قرآن مايه بصيرت مردم و هدايت و رحمتي است براي اهل يقين
« هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ» اين قرآن کريم پند حکيم و وسيله بينش مردمان است. يعني به وسيله ي آن مردم در همه ي امور داراي بينش مي گردند و مومنان از آن بهره مند مي شوند.« وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ يُوقِنُونَ» و مايه هدايت و رحمت براي کساني است که اهل يقين هستند ، پس با آن در اصول دين و فروع آن به راه راست راهياب مي شوند و به وسيله آن خير و شادماني و سعادت دنيا و آخرت را به دست مي آورند . و رحمت است و جوهره ي نفسشان با آن پاکيزه مي گردد و خردشان افزايش مي يابد و ايمان و يقينشان بيشتر مي شود. به وسيله حجّت بر کسي که بر کفر پاي مي فشارد و مخالفت مي ورزد اقامه مي گردد.
آيه ي 21:
أًمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أّن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاء مَّحْيَاهُم وَمَمَاتُهُمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ ؛ آيا آنان که مرتکب بديها مي شوند مي پندارند که در شمار کساني که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته کرده اند قرارشان مي دهيم ? و آيا زندگي و مرگشان يکسان است ? چه بد داوري مي کنند.
آيا بدکاران و کساني که زياد مرتکب گناه مي شوند و در انجام حقوق پروردگارشان کوتاهي مي ورزند گمان مي برند که « أّن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» آنان را همانند کساني قرار مي دهيم که ايمان آورده و کارهاي شايسته کرده اند؟ به اين صورت که حقوق پروردگارشان را ادا نموده و از ناخشنودي هاي او پرهيز کرده و همواره رضايت خدا را بر هواي نفس خود ترجيح داده اند. « سَوَاء» آيا گمان برده اند که در دنيا و آخرت با آنها برابرند؟ چه بد گماني کرده اند و چه بد حکمي نموده اند! و اين حکمي است که با حکمت داورترين داوران و بهترين دادگران مخالف است و با عقل هاي سالم و سرشت هاي درست و با آنچه کتاب ها با آن نازل شده اند و پيامبران به آن خبر داده اند متضاد است. بلکه حکم نهايي آن است که موماني که کارهاي شايسته کرده اند پيروي و رستگار ي و سعادت و پاداش دنيا و آخرت از آن ايشان خواهد بود و هريک به اندازه اي نيکوکاري اش از آن بهره مند خواهد شد. و خشم و اهانت و عذاب و بدبختي دنيا و آخرت از آن بدکاران است.
آيه ي 22:
وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ و خدا آسمانها و زمين را به حق بيافريد تا هر کسي را برابر کاري که کرده است پاداش دهد و به آنها ستم نشود.
خداوند آسمان ها و زمين را به حکمت آفريده است، و علّت اين آفرينش آن است که تنها او که شريکي ندارد پرستش شود. سپس کساني را که به عبادت دستور داده و نعمت هاي ظاهري و باطني را به تمام و کمال به آنها عطا کرده است مورد بازخواست قرار خواهد داد که آيا شکر خداوند را به جاي آورده و به دستورات او عمل کرده اند يا نه؟ و اگر شکر او را به جاي نياورده باشند مستحق سزاي ناسپاسان خواهند بود.
آيه ي 26-23:
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ؛ آيا آن کس را که هوسش را چون خداي خود گرفت و خدا از روي علم گمراهش کرد، و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر ديدگانش پرده افکند ، ديده اي ? اگر خدا هدايت نکند چه کسي او را هدايت خواهد کرد ? چرا پند نمي گيريد ?
وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ؛ و گفتند : جز زندگي دنيوي ما هيچ نيست مي ميريم و زنده مي شويم و مارا جز دهر هلاک نکند آنان را بدان دانشي نيست و جز در پنداري نيستند.
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ؛ و چون آيات روشنگر ما بر آنها تلاوت شود ، مي گويند : اگر راست مي گوييد، ، پدران ما را زنده کنيد.
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكَثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ؛ بگو : خداست که شما را زنده مي کند ، پس مي ميراند و سپس همه را در روز قيامت که شکي در آن نيست گرد مي آورد ولي بيشتر مردم نمي دانند.
خداوند متعال مي فرمايد:« أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» آيا مرد گواهي را ديده اي که هوي و هوسش را معبود خويش قرار داده است؟ پس هر آنچه دلش مي خواهد انجام مي دهد خواه خداوند از آن کار راضي باشد يا ناراضي، « وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ» و خداوند از روي دانش او را گمراه ساخته است، چون مي دانسته که او شايسته ي هدايت نيست. « وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ» و خداوند بر گوش و دل او مهر نهاده است پس آنچه را که به او سود مي رساند نمي شنود و دل او آنچه را که خير است فرا نمي گيرد. « وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً» و بر چشمانش پرده اي قرار داده است که او را از نگاه کردن به حق باز مي دارد.« فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ» پس چه کسي جز خدا مي تواند او را راهنمايي کند؟ يعني هيچ کس نيست که او را هدايت کند، چون خداوند درهاي هدايت را به روي وي بسته و درهاي گمراهي را برايش گشوده است. و خداوند بر او ستم نکرده است بلکه خودش بر خويشتن ستم نموده و سبب شده تا از رحمت خدا محروم گردد.
« أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» آيا پندي را که به شما سود مي دهد نمي پذيريد و آن را در پيش نمي گيريد و آنچه را که سبب زيانتان است نمي فهميد که از آن دوري کنيد! « وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ» و منکرانِ زنده شدن پس از مرگ و رستاخيز گفتند: زندگي جز يک عادت، و تبّعيت از آداب و رسوم و مقرّرا شب و روز چيز ديگري نمي باشد؛ بعضي مي ميرند و بعضي زنده خواهند ماند و هرکس بميرد به سوي خدا باز نمي گردد و به سبب عملش مورد مجازات قرار نخواهد گرفت. و اين گفته شان از علم و آگاهي سرچشمه نگرفته است، « إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ» بلکه آنها فقط از روي گمان و تخمين چنين مي گويند، پس معاد را انکار کردند و پيامبران راستگو را بدون دليل و برهان تکذيب نمودند.
اينا گمان هايي بيش نيست و تعجّب هايي عاري از حقيقت است. بنابراين فرمود:« وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» و هنگامي که آيات روشن ما بر آنان خوانده شود در برابر آن دليلي جز اين ندارند که مي گويند: اگر راست مي گوئيد پدران ما را زنده کنيد و بياوريد. و اين جسارت آنها نسبت به خداوند است که چنين پيشنهادي را مطرح کرده و گمان برده اند که راستگويي پيامبران متوقّف بر اين است که پدرانشان را زنده کنند، و اگر پيامبرانشان هر نشانه اي برايشان بياورند ايمان نمي آورند مگر اين که پيامبران در آنچه آنها مي گويند از آنان پيروي نمايند.
آنها در آنچه مي گويند دروغگو هستند و بلکه هدفشان فقط اين است که دعوت پيامبران را رد کنند و هدفشان روشن شدن حق نيست. خداوند متعال فرمود:« قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكَثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» بگو: خداوند شما را زنده مي کند سپس شکي در آن نيست گرد مي آورد ولي بيشتر مردم نمي دانند. و اگر چنان چه آنها قلبا باور داشتند که قيامت خواهد آمد براي حضور در روز قيامت خود را آماده مي کرده اند و کارهايي انجام مي دادند که در آن روز به آنها سود برساند.
آيه ي 37-27:
وَلَلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرضِ وَيَومَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ از آن خداوند است فرمانروايي آسمان و زمين و آن روز که قيامت برپا شود ، اهل باطل زيان خواهند کرد
وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ هر امتي را ببيني که به زانو در آمده است ، و هر امتي را براي گرفتن نامه اعمالش بخوانند در چنين روزي در برابر اعمالي که کرده ايد پاداش مي بينيد.
هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ اين نوشته ماست که به حق سخن مي گويد ، زيرا ما کارهايي را که مي ، کرده ايد مي نوشته ايم
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ اما کساني را که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته مي کنند ، پروردگارشان داخل در رحمت خويش مي کند ، و اين کاميابي آشکار است.
وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنتُمْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ اما اي آنان که ايمان نياورده ايد ، مگر نه آنکه آيات ما بر شما خوانده مي شد و شما تکبر مي ورزيديد و مردمي گناهکار بوديد ?
وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ چون گفته مي شد که وعده خدا حق است و در قيامت ترديدي نيست ، مي گفتيد ، ما نمي دانيم قيامت چيست ? جز گماني نمي بريم و به يقين نرسيده ايم.
وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون اعمال زشتشان در برابرشان آشکار شد و آن چيزي که مسخره اش مي کردند، گردبر گردشان را بگرفت.
وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ به آنها گفته شود : امروز فراموشتان مي کنيم ، همچنان که شما ديدار چنين روزتان را فراموش کرده بوديد جايگاهتان در آتش است و شما را هيچ ياوري نيستند
ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ و اين به کيفر آن است که آيات خدا را به مسخره مي گرفتيد و زندگي دنيوي شما را بفريفت پس امروز از اين آتش کسي بيرونشان نبرد و کسي عذرشان را نپذيرد.
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ستايش از آن خداست ، پروردگار آسمانها و پروردگار زمين و پروردگار جهانيان
وَلَهُ الْكِبْرِيَاء فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ بزرگواري در آسمانها و زمين خاص اوست ، و اوست پيروزمند و حکيم ،
خداوند متعال از گستردگي فرمانروايي و يگاني اش در تصرفّ و تدبير در همه ي اوقات خبر مي دهد و اين که « وَيَومَ تَقُومُ السَّاعَةُ» روزي که قيامت برپا مي شود و مردم در ايستگاه موقف قيامت گرد مي آيند باطل گراياني که باطل را آوردند تا با آن حق را درهم بشکنند زيان مي بينند و در روز قيامت اعمالشان باطل خواهد شد؛ روزي که در آن حقيقت روشن مي گردد و پاداش را از دست خواهند داد و به عذاب دردناک گرفتار مي آيند.
سپس خداوند شدّت و هولناک بودن روز قيامت را بيان مي کند تا مردم از آن بهراسند و بندگان براي آن آمادگي پيدا کنند، پس فرمود:« وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً» و در آن روز هر ملّتي را مي بيني که از ترس و هراس بر زانوها افتاده و بر زانو نشسته و منتظر حکم پادشاه مهربان هستند. « كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا» هر امّتي به شريعت پيامبرانشان که از سوي خدا برايشان آمده است فرا خوانده مي شوند که آيا بدان عمل کرده اند که در آن صورت از پاداش و ثواب خدا بهره مند خواهند شد؟ يا آن را تباه نموده اند که در اين صورت زيانمند خواهند گرديد؟« الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» امروز سزا و جزاي کارهايي را که مي کرده ايد به شما داده مي شود . پس امّت موسي به سوي شريعت موسي عليه السلام و همچنين امّت عيسي عليه السلام به سوي شريعت عيسي ، و امّت محمد به سوي شريعت محمّد (ص) فرا خوانده مي شوند. و همچنين امّت هاي ديگر به سوي شريعتي که بدان مکلّف شده بودند فرا خوانده مي شوند. اين يکي از احتمالات درباره ي اين آيه است، و اين معني درست است و شکي در آن نيست. و احتمال دارد منظور از « كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا» اين باشد که هر ملتي به نامه اعمالش و خير و شرّي که در آن نوشته شده است فرا خوانده مي شود، و هرکس به سبب آنچه خودش کرده است سزا و جزا داده مي شود. همانند اين که خداوند متعال فرموده است:« مَن عَمِلَ صَلِحَاَ فَلِنَفسِهِ وَمَن أَسَآءَ فَعَلَيهَا» هرکس کار شايسته اي کند به سود خودش مي کند و هرکس بد کند به زيان خود مي کند.
و احتمال دارد که هر دو معني از آيه مراد باشند. و « هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ» بر همين دلالت مي نمايد. يعني اين کتاب ماست که بر شما نازل کرده ايم و به حق و عدالت داوري مي کند.« إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» مسلّما ما آنچه شما مي کرديد و مي نوشتيم و اين نامه ي اعمال است.
بنابراين آنچه را که خداوند با هريک از دو گروه مي کند به طور مفصل بيان کرد و فرمود:« فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کساني که ايمان درست آورده و ايمانشان را با انجام کارهاي شايسته از قبيل واجبات و مستحبات تصديق کرده اند، « فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ» پروردگارشان آنان را در رحمت خويش که بهشت است داخل مي گرداند و در ميان نعمت هاي پايدار و زندگي سالم جاي مي دهد. « ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ» اين است رستگاري آشکار . يعني اين است سود و رستگاري و نجات، و هرگاه بنده به رستگاري واضح و روشن دست يازد هر خير و برکتي براي او فراهم خواهد شد و هر بدي از او دور مي شود.
« وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا» و کساني که به خدا کفر ورزيده اند در قالب سرزنش و سرکوب به آنها گفته مي شود:« أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ» مگر آيه هاي من بر شما خوانده نمي شد که شما را به آنچه صلاحتان در آن بود راهنمايي مي کرد و از آنچه باعث زيانتان مي شد نهي مي کرد؟ و اي بزرگ ترين نعمتي بود که به شما رسيده بود ، اگر توفيق استفاده از آن را مي يافتيد. « فَاسْتَكْبَرْتُمْ» امّا شما تکبّر ورزيديد و از آن روي گردانديد و به آن کفر ورزيديد و بيش ترين جنايت و سخت ترين جرم را مرتکب شديد. پس امروز سزاي کارهايي را مي بينيد که مي کرده ايد.
و نيز بدان سبب مورد سرزنش و توبيخ قرار مي گيرند که « وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ» هنگامي که گفته مي شد به درستي وعده خداوند حق است و شکّي در رخ دادن قيامت نيست شما آن را انکار مي کرديد و مي گفتيد: نمي دانيم قيامت چيست، ما آن را جز گماني ضعيف نمي پنداريم و به آن يقين و باور نداريم.
پس اين حالتشان در دنياست؛ قيامت را انکار کردند و سخن کسي را که خبر آن را آورده بود نپذيرفتند. خداوند متعال مي فرمايد:« وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا» و در روز قيامت کيفرهاي اعمالشان برايشان آشکار مي گردد، « وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون» و عذابي که در دنيا آمدن آن را به مسخره مي گرفتند و نيز کسي که خبر آن را مي داد مورد استهزا قرار مي دادند آنها را فرو مي گيرد.
« وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ» و گفته مي شود: امروز شما را از ياد خواهيم برد. يعني شما را در عذاب رها مي کنيم. « كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» همان گونه که شما ديدار امروز را به فراموشي سپرديد، چرا که سزا از نوع عمل است.« وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ» و آتش دوزخ جايگاه و سرنوشت شماست. « وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» و هيچ ياوراني نداريد که شما را در برابر عذاب خدا ياري کند و کيفر او را از شما دور نمايند. « ذَلِکُم» عذابي که شما بدان گرفتار شده ايد « بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا» به سبب آن است که آيات خدا را به تمسخر گرفتيد حال آن که آيات الهي را بايد با جديت و کوشش و شادماني فرا گرفت. « وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا» و زندگاني دنيا با فريبندگي ها و لذّت ها و شهوت هايش شما را فريفت، پس به آن مطمئن شديد و براي آن عمل کرديد و سراي پايدار آخرت را به فراموشي سپرديد. « فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ» پس امروز مهلت داده نمي شوند و به دنيا باز نمي گردند تا از نو کار شايسته انجام دهند.
« فَلِلَّهِ الْحَمْدُ» پس ستايش، آن گونه که شايسته ي شکوه و بزرگي فرمانروايي پروردگار است تنها خداوندي را سزاست که « رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» پروردگار آسمان ها و پروردگار زمين و پروردگار جهانيان است. يعني ستايش سزاوار اوست، به خاطر اينکه او پروردگار همه ي مخلوقات است و آنها را آفريده و پرورش داده و نعمت هاي ظاهري و باطني به آنها بخشيده است.
« وَلَهُ الْكِبْرِيَاء فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» و او داراي شکوه و حشمت بزرگي است. حمد متضمن تعريف و تمجيد خداست به وسيله ي صفات کمال، نيز متضمن دوست داشتن خدا و شکر نمودن وي مي باشد و کبريا متضمن عظمت و شکوه اوست. و عبادت بر پايه و اساس دو چيز استوار است؛ يکي محبّت خداوند و دوم کرنش براي او، و اين دو از آگاهي از محامد خداوند و شوه و بزرگي اش نشأت مي گيرند. « وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» و او بر هر چيزي و غالب است، و با حکمت است و هر چيزي را در جاي مناسب آن قرار مي دهد. پس هر آنچه را که مقرّر و مشروع مي دارد بنا بر حکمت و مصلحتي مقرّر مي دارد و هر آنچه را که مي آفريند به خاطر فايده و منفعتي پديد مي آورد.
پايان تفسير سوره ي جاثيه