دعاهای قرآنی
1-
ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧
[الفاتحة: 6-7]
«ما را به راه راست راهنمائی فرما. راه کسانی که بدانان نعمت دادهای؛ نه راه آنان که بر ایشان خشمگرفتهای، و نه راه گمراهان و سرگشتگان.»
این دعا شاهراه بندگی می باشد که انسان باید همیشه و در همه حال هدایت و کامیابی را از خداوند خواهان باشد. این دعاها نصف سورۀ حمد را تشکیل می دهند. و در آن انسان همزمان برای خود و مؤمنان دعا می کند و اظهار عجز و نیاز می کند که بارالها به هدایتت بس نیازمندم.
[1]
اینها دعاهایی هستند که مسلمان باید در هر نمازش آن را از خداوند طلب کند و مناجاتی بین بنده و پروردگارش است که برترین، ناب ترین، بزرگترین و زیباترین نعمت و نیاز انسان یعنی؛ هدایت به راه راست؛ راه خوشبختانِ سرافراز نه راه بدبختانی که خداوند از آنها خشم گرفته و نه راهِ گمراهان از خداوندخواسته می شود.
[2]
2-
رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا بَلَدًا ءَامِنٗا وَٱرۡزُقۡ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ مَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُم بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ
[البقرة: 126]
«خدای من! این (سرزمین) را شهر پر امن و امانی گردان، و اهل آن را -کسانیکه از ایشان به خدا و روز
بازپسین ایمان آورده باشند- از میوههای (گوناگونی
که در آن پرورده شود یا بدان آورده شود، و دیگر خیرات و برکات زمین) روزیشان رسان و بهرهمندشان گردان.»
ابراهیم خلیل
علیه السلام
این دعا رابرای اهالی مکّه خواند و اُسوه ای است که هر مسلمانی برای هر دیار و شهری می تواند بخواند و مصداق این دعا مؤمنانی خواهند بود که سر تسلیم بر آستان قدس الهی نهاده اند..
[3]
3-
رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ١٢٧ رَبَّنَا وَٱجۡعَلۡنَا مُسۡلِمَيۡنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةٗ مُّسۡلِمَةٗ لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ١٢٨ رَبَّنَا وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُزَكِّيهِمۡۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُٱلۡحَكِيمُ١٢٩
[البقرة: 127-129]
«ای پروردگار ما!(این عمل را) از ما بپذیر، بیگمان تو شنوا و دانا (به گفتار و نیّات ما) هستی. ای پروردگار ما! چنان کن که ما دو نفر مخلص و منقاد (فرمان) تو باشیم، و از فرزندان ما ملّت و جماعتی پدید آور که تسلیم (فرمان و خاضع) تو باشند، و طرز عبادات خویش را (در کعبه و اطراف آن) به ما نشان بده و (اگر نسیان و لغزشی از ما سر زد) بر ما ببخشای، بیگمان تو بس توبهپذیر و مهربانی. ای پروردگار ما! در میان آنان پیغمبری از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر ایشان فرو خواند و کتاب (قرآن) و حکمت (اسرار شریعت و مقاصد آن) را بدیشان بیاموزد و آنان را (از شرک و اخلاق ناپسند) پاکیزه نماید، بیگمان تو عزیزی و حکیمی.»
ابراهیم و اسماعیل - علیهما الصلاة و السّلام- آنگاه که پایههای خانۀ کعبه را بالا میبردند در اثنای آن دست دعا به سوی خدا برداشته و این دعا را می خواندند و این اسوه ای برای هر عمل کنندۀ خیرات می باشد که قبولی عملش را از خدا بخواهد و خواهان ذریّه ای نیک و مغفرت الهی باشد.
[4]
4-
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ١٥٦
[البقرة: 156]
«ما از آنِ خدائیم و به سوی او بازمیگردیم.»
مسلمان مصیبت زده با تمام وجودش خاضعانه در برابر درگاه الهی این دعا را می خواند که سرانجامِ او و هر چیزی به دست خالق یکتاست و بازگشت به سوی اوست و در این هنگام خداوند به این بندۀ شکرگزار و راضی به تقدیرش الطاف، رحمت، احسان و مغفرت خود را ارزانی می بخشد و مُهر هدایت یافته را بر او می زند.
[5]
5-
رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ٢٠١
[البقرة: 201]
«پروردگارا! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطاء فرما و ما را از عذاب آتش (دوزخ محفوظ) نگاهدار.»
مؤمنان، خواهان نیکی و خیر در دنیا و عقبی هستند و فقط خواهان دنیا نیستند و در پی خوشبختی هر دو سرایند و خداوند
جل جلاله
آنها را در هر دو جهان از کردۀ خود سودمند می سازد و سعادت دارَین نصیبشان خواهد کرد. این دعا ندایی برای این مُراد است.
[6]
أنس
رضی الله عنه
روایت نموده بیشترین دعای پیامبر دعای مذکور بوده است.
[7]
6-
رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ٢٥٠
[البقرة: 250]
« پروردگارا!(بر دلهایمان آب) صبر و شکیبائی بریز و گامهایمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان.»
این دعای طالوت
علیه السلام
و لشکریان وی است هنگامیکه در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند که به فرمان خدا ایشان رامغلوب کردند و فراری دادند.
[8]
7-
غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ٢٨٥
[البقرة: 285]
«پروردگارا! آمرزش تو را خواهانیم، و بازگشت به سوی تو است.»
این دعای پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم
و مؤمنانی
ا
ست که سر تسلیم بر فرامین الهی نهاده اند.
8-
رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ٢٨٦
[البقرة: 286]
«پروردگارا! اگر ما فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را (بدان) مگیر (و مورد مؤاخذه و پرس و جو قرار مده)، پروردگارا! بار سنگین (تکالیف دشوار) را بر (دوش) ما مگذار آن چنان که (به خاطر گناه و طغیان) بر (دوش) کسانی که پیش از ما بودند گذاشتی. پروردگارا! آنچه را که یارای آن را نداریم بر ما بار مکن (و ما را به بلاها و محنتها گرفتار مساز) و از ما درگذر و (قلم عفو بر گناهانمان کش) و ما را ببخشای و به ما رحم فرمای. تو یاور و سرور مائی، پس ما را بر جمعیّت کافران پیروز گردان.»
[9]
9-
رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ٨
[آل عمران: 8]
«پروردگارا! دلهای ما را (از راه حق و ایمان) منحرف مگردان بعد از آن که ما را (حلاوت هدایت چشانده و به سوی حقیقت) رهنمود نمودهای، و از جانب خود رحمتی به ما عطاء کن. بیگمان بخشایشگر توئی تو.»
[10]
10-
رَبَّنَآ إِنَّكَ جَامِعُ ٱلنَّاسِ لِيَوۡمٖ لَّا رَيۡبَ فِيهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ٩
[آل عمران: 9]
«پروردگارا! تو مردمان را در روزی که تردیدی در آن نیست جمع خواهی کرد (تا همگان را در برابر کارشان پاداش دهی و بدین امر وعده دادهای و) بیگمان خدا خلاف وعده نمیکند.»
این دو دعای مذکور، دعای خردمندانی است که همیشه خواهان بر حق بودن و بر حق ماندند و هیچ شکی در روز رستاخیز ندارند.
11-
رَبَّنَآ إِنَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ١٦
[آل عمران: 16]
«پروردگارا! ما ایمان آوردهایم، پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش ( دوزخ ) به دور دار.»
این دعای کسانی است که دل آنان لبریز از ایمان گشته و همین ایمان را واسطه ای بین خود و پروردگارشان می کنند که خداوند آنها را مورد عفو خود قرار دهد و از آتش دوزخ رهایی یابند.
12-
قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٢٦ تُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَتُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِۖ وَتُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَتُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّۖ وَتَرۡزُقُ مَن تَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ٢٧
[آل عمران: 26-27]
«بگو: پروردگارا! ای همه چیز از آن تو! تو هر که را بخواهی حکومت و دارائی میبخشی و از هر که بخواهی حکومت و دارائی را بازپس میگیری، و هر کس را بخواهی عزّت و قدرت میدهی و هرکس را بخواهی خوار میداری، خوبی در دست تو است و بیگمان تو بر هر چیزی توانائی. (بخشی از) شب را جزو روز میگردانی (و بدین سبب شبها کوتاه و روزها دراز میگردند) و (بخشی از) روز را جزو شب میگردانی (و لذا روزها کوتاه و شبها دراز میشوند) و زنده را از مرده پدید میآوری و مرده را از زنده، و به هر کس که بخواهی بدون حساب روزی میبخشی.»
[11]
13-
رَبِّ إِنِّي نَذَرۡتُ لَكَ مَا فِي بَطۡنِي مُحَرَّرٗا فَتَقَبَّلۡ مِنِّيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٣٥
[آل عمران: 35]
«پروردگارا! من آنچه را در شکم دارم خالصانه نذر تو کردم. پس (آن را) از من بپذیر که تو شنوا و دانائی.»
این دعای همسر عِمران است که فرزندش را نذر خدمت بیت المَقدِس کرد و نمادی از این است که انسان باید عبادتش را فقط و فقط برای خداوند عظیم و خاشعانه انجام دهد و از پروردگارش درخواست پذیرش کردارش را بنماید.
14-
قَالَ رَبِّ هَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةٗ طَيِّبَةًۖ إِنَّكَ سَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ٣٨
[آل عمران: 38]
«پروردگارا! فرزند شایستهای از جانب خویش به من عطاء فرما، بیگمان تو شنوندۀ دعائی.»
هنگامی که زکریّا
علیه السلام
آن همه مرحمت و محبّت خدا را در حق مریم (علیها السّلام) دید، خاشعانه در عبادتگاه به پا خاست و رو به سوی آسمان کرد و دعای مذکور را خواند و با وجود اینکه پیر و همسرش نازا بود از رحمت بی کران الله نااُمید نبود و خواسته اش را با کسی که دعاها را می شنود مطرح کرد و چشم امید به رحمت خدا بست و خداوند نیز دعایش را اجابت فرمود...
[12]
15-
رَبَّنَآ ءَامَنَّا بِمَآ أَنزَلۡتَ وَٱتَّبَعۡنَاٱلرَّسُولَ فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ٥٣
[آل عمران: 53]
«پروردگارا! ما بدانچه نازل فرمودهای ایمان آوردهایم و از پیغمبر پیروی نمودهایم، پس ما را از زمرۀ گواهان (بر تبلیغ پیغمبر) بنویس.»
این دعای حواریون عیسی
علیه السلام
می باشد که با این دعا اعلام تسلیم شدن به فرامین خداوند ج
ل جلاله
و پیروی از فرستاده اش را اعلام نمودند.
16-
رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسۡرَافَنَا فِيٓ أَمۡرِنَا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ١٤٧
[آل عمران: 147]
«پروردگارا! گناهانمان را ببخشای و از زیاده رویها و تندروی هایمان صرف نظر فرمای و گام هایمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز بگردان.»
مردان خدایی که به همراه پیامبران
علیهم السلام
در کارزار و جهاد شرکت می کردند و هرگز و در هیچ حالی حتّی در سختیها و ناراحتی ها سستی و ضعف و زبونی به خود راه نمی دادند، پیوسته این دعا را خاشعانه می خواندند.
[13]
17-
حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ١٧٣
[آل عمران: 173]
«خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است.»
این ذکر جوابی است برای کسانی که مردمان به مؤمنان گفتند: مردمان بر ضدّ شما گرد یکدیگر فراهم آمدهاند، پس از ایشان بترسید؛ ولی چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت؛ بلکه برعکس بر ایمان ایشان افزود و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است.همچنین این ذکر روبرو شدن با دشمن و صاحب قدرت است.
[14]
18-
رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ١٩١ رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَيۡتَهُۥۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ١٩٢ رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ فََٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرۡ عَنَّا سَئَِّاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ١٩٣ رَبَّنَا وَءَاتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخۡزِنَا يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۖ إِنَّكَ لَا تُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ١٩٤
[آل عمران: 191-194]
«پروردگارا! این (دستگاه شگفت کائنات) را بیهوده و عبث نیافریدهای؛ تو منزّه و پاکی، پس ما را از عذاب آتش (دوزخ) محفوظ دار. پروردگارا! بیگمان تو هر که را (به خاطر اعمال زشتش) به آتش درآری، به راستی خوار و زبونش کردهای. و (اینان بر خود و دیگران ستم کردهاند و) ستمکاران را یاوری نیست. پروردگارا! ما از منادی (بزرگوار توحید، یعنی محمّد پسر عبدالله) شنیدیم که (مردم را) به ایمان به پروردگارشان میخواند و ما ایمان آوردیم (و ندای او را لبّیک گفتیم. اکنون که چنین است به سبب ایمانمان) پروردگارا! گناهانمان را بیامرز و بدیهایمان را بپوشان و ما را با نیکان بمیران. پروردگارا! آنچه را که بر پیغمبران خود (و به پاداش تصدیق ایشان و پیروی از آنان) به ما وعده دادهای،(از قبیل: پیروزی دنیا و نعمت آخرت) به ما عطاء کن، و در روز رستاخیز ما را (با درآوردن به دوزخ) خوار و زبون مگردان. بیگمان تو خلف وعده نخواهی کرد.»
خردمندان ایستاده و نشسته و بر پهلوهایشان به مناجات مشغولند و دربارۀ آفرینش شگفتانگیز و دلهرهانگیز و اسرارآمیز آسمانها و زمین می اندیشند و نقشۀ دلربا و ساختار حیرت زای آن، شور و غوغائی در آنان برمیانگیزد، و به زبان حال و قال این دعاها را زمزمه میکنند.
[15]
سورۀ
نساء
19-
رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةِٱلظَّالِمِ أَهۡلُهَا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا٧٥
[النساء: 75]
«پروردگارا! ما را از این شهر و دیاری که ساکنان آن (که با شرک و آزار مؤمنان و منعشان از بندگی الله) ستمکارند خارج ساز، و از جانب خود سرپرست و حمایتگری برای ما پدید آور، و از سوی خود یاوری برایمان قرار بده (تا ما را یاری کند و از دست ظالمان برهاند).»
این دعای مردان و زنان و کودکان درمانده و بیچارهای است که ظلم حاکمان و مزدورانشان آنها را آزار داده و مورد هتک قرار می دهد.
[16]
سورۀ
مائده
20-
رَبِّ إِنِّي لَآ أَمۡلِكُ إِلَّا نَفۡسِي وَأَخِيۖ فَٱفۡرُقۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ٢٥
[المائدة: 25]
«پروردگارا! من تنها اختیار خود و برادرم (هارون) را دارم؛ میان من و این قوم ستمپیشه،(با عدالت خداوندی خود) داوری کن.»
موسی
علیه السلام
در حالی که افراد فاسق از پیکار در راه خدا استنکاف کردند و حاضر نشدند به سرزمین مقدّس وارد شوند، این ندا را در بارگاه الهی زمزمه کرد. هر مسلمانی می تواند با ابراز
﴿
فَٱفۡرُقۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ
)
خواهان قضاوت بین خود و افراد فاسق باشد.
21-
رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱكۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِينَ٨٣
[المائدة: 83]
«پروردگارا! (به تو و پیغمبران تو و همۀ کتابهای آسمانی و بدین آیات قرآنی) ایمان داریم پس ما را از زمرۀ (امّت محمّدی که) گواهان (بر مردم در روز رستاخیزند) بشمار آور.»
مؤمنان بر هر آنچه بر پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم
نازل شده ایمان آورده و بر اثر شناخت حق و دریافت حقیقت، چشمانشان را میبینی که پر از اشک شوق شده و این دعا را می خوانند.
[17]
22-
ٱللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلۡ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدٗا لِّأَوَّلِنَا وَءَاخِرِنَا وَءَايَةٗ مِّنكَۖ وَٱرۡزُقۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ١١٤
[المائدة: 114]
«پروردگارا! خوانی از آسمان فرو فرست تا (روز نزول آن) جشنی برای ما (مؤمنانِ) متقدّمین و (دیگر مؤمنانِ) متأخّرین شود و معجزهای از جانب تو (بر صدق نبوّت من) باشد. و ما را (نه فقط امروز، بلکه همیشه) روزی برسان، و تو بهترین روزی دهندگانی.»
عیسی
علیه السلام
در جواب درخواست حواریون برای نزول سفره ای از آسمان این دعا را خواند. هر مسلمانی می تواند با ابراز
﴿
وَٱرۡزُقۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ
)
از رازق خود درخواست رزق نماید.
[18]
سورۀ
أعراف
23-
رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٢٣
﴾
[الأعراف: 23]
«پروردگارا! ما (با نافرمانی از تو) بر خویشتن ستم کردهایم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود.»
آدم و حوا (علیهما السلام) بعد از اینکه از بهشت رانده شدند با این کلمات طلب غفرت نمودند و خداوند با فضل و کرم آنها را مشمول رحم و مغفرت خود قرار داد.
24-
رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٤٧
[الأعراف: 47]
«پروردگارا! ما را با گروه ستمگر همراه مگردان.»
بهشتیان هنگامی که چشمانشان در أعراف (مانعی بین آنها و دوزخیان) متوجّه دوزخیان میشوند و آنچه نادیدنی است آن را میبینند، از هراس آتش دوزخ این دعا را می خوانند که اسوه ای برای هر مؤمنی است تا در این دنیا آن را بخواند تا در قیامت از این مصیبت (همراهی با دوزخیان) بیمه شود.
[19]
25-
رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ٨٩
[الأعراف: 89]
«پروردگارا! میان ما و قوم ما به حق داوری کن و تو بهترینِ داورانی».
[20]
این دعای مُحِقّینِ مُصلِح بر علیه مُبْطِلینِ مُفسِد می باشد.
26-
رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَتَوَفَّنَا مُسۡلِمِينَ١٢٦
﴾
[الأعراف: 126]
«پروردگارا! صبر عظیم به ما مرحمت فرما و ما را مسلمان بمیران.»
27-
سُبۡحَٰنَكَ تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٤٣
[الأعراف: 143]
«پروردگارا! تو منزّهی. من به سوی تو برمیگردم و من نخستینِ مؤمنان ( به عظمت و جلال یزدان در این زمان) هستم.»
موسی
علیه السلام
خواستار دیدن خداوند شد و هنگامیکه پروردگارش خویشتن به کوه نمود، آن را درهم کوبید و موسی بیهوش و نقش زمین گردید و بعد از بهوش آمدن این ندا را از بارگاه الهی سر داد.
[21]
28-
لَئِن لَّمۡ يَرۡحَمۡنَا رَبُّنَا وَيَغۡفِرۡ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ١٤٩
[الأعراف: 149]
«اگر پروردگارمان بر ما رحم نکند و ما را نیامرزد، بیگمان از زیانکاران خواهیم بود.»
قوم موسی
علیه السلام
بعد از انحراف به گوساله پرستی، هنگامی که پشیمان و سرگردان شدند و دانستند که گمراه گشتهاند این دعا را خواندند.
29-
رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِأَخِي وَأَدۡخِلۡنَا فِي رَحۡمَتِكَۖ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ١٥١
[الأعراف: 151]
«پروردگارا! بر من و برادرم ببخشای و ما را به رحمت خود داخل کن و (ما را لطف خویشتن شامل کن. چرا که) تو از همۀ مهربانان مهربانتری.»
موسی
علیه السلام
بخاطر رفتارش با برادرش هارون
علیه السلام
و قصور احتمالی هارون
علیه السلام
در امر جانشینی وی از خداوند
طلب مغفرت کرد؛ زیرا بعد از انحراف بنی اسرائیل، موسی برادرش را مقصِّر دید و وی را به شدت شماتت کرد.
30-
رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَكۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَإِيَّٰيَۖ أَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآۖ إِنۡ هِيَ إِلَّا فِتۡنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهۡدِي مَن تَشَآءُۖ أَنتَ وَلِيُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَاۖ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡغَٰفِرِينَ١٥٥ ۞وَٱكۡتُبۡ لَنَا فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَيۡكَۚ
[الأعراف: 155-156]
«پروردگارا! اگر میخواستی میتوانستی آنان و مرا پیش از این نیز هلاک کنی. آیا ما را به سبب کاری که بیخردان ما کردهاند هلاک میسازی؟ این جز آزمایش تو چیز دیگری نیست که به سبب آن هر کس را بخواهی (و مستحقّ بدانی) گمراه میسازی، و هر کس را بخواهی (و شایسته بدانی) هدایت میکنی. تو سرپرست ما هستی. پس بر ما ببخشای و به ما رحم فرمای؛ چرا که تو بهترین آمرزندگانی.و برای ما در این دنیا و آن دنیا (زندگی و نعمتهای) نیکی مقرّر دار؛ چرا که ما (توبه نمودهایم و) به سوی تو بازگشت کردهایم.»
موسی
علیه السلام
در برابر اعمال نا به جای رؤیت، یا وقوع زلزله، یا کار گوساله پرستی قومش این دعا را خواند.
[22]
31-
إِنَّ وَلِـِّۧيَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَۖ وَهُوَ يَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِينَ١٩٦
[الأعراف: 196]
«بیگمان سرپرست من خدائی است که این کتاب (قرآن را بر من) نازل کرده است، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی میکند.»
مؤمنان و موحّدان در برابر غیر خداها این دعا را سر میدهند و ابراز می دارند که فقط الله سرپرست و یاری دهنده است.
سورۀ
توبه
32-
حَسۡبُنَا ٱللَّهُ سَيُؤۡتِينَا ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَرَسُولُهُۥٓ إِنَّآ إِلَى ٱللَّهِ رَٰغِبُونَ٥٩
[التوبة: 59]
«خدا ما را بسنده است و خداوند از فضل و احسان خود به ما میدهد و پیغمبرش (بیش از آنچه به ما داده است این بار به ما عطاء میکند، و) ما تنها رضای خدا را میجوئیم.»
این دعا و ندای افرادیست که به تقدیر و قسمت خداوند
جل جلاله خشنودند و عطای خدا
جل جلاله
و رسول
صلی الله علیه و آله و سلم
را در اموال برای خود کافی می دانند.
[23]
33-
حَسۡبِيَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُۖ وَهُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ١٢٩
[التوبة: 129]
«خدا مرا کافی و بسنده است. جز او معبودی (به حق) نیست. به او دلبسته ام و کارهایم را بدو واگذار کردهام، و او صاحب پادشاهی بزرگ (جهان و ملکوت آسمان و قیامت) است.»
پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم
در حالی که مردم از پذیرش دعوتش وی را انکار می کردند این دعا را می خواندند و با این حال و وصف خداوند
جل جلاله را با همۀ انکارها و دشمنی های مردم کافی می داند و بر وی توکّل می کند. بر اساس فرمودۀ پیغمبر عظیم الشأن
صلی الله علیه و آله و سلم
هرکس این ذکر را صبح و شام هفت بار بخواند خداوند
جل جلاله امور مهم دنیا و آخرتش را کفایت مى کند.
[24]
سورۀ
یونُس
34-
دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٠
[يونس: 10]
«در بهشت دعای مؤمنان: پروردگارا! تو منزّهی و سلام آنان در آن (خطاب به همدیگر) درودتان باد. و ختم دعا و گفتارشان: شکر و سپاس پروردگار جهانیان را سزا است، میباشد.»
این دعای مؤمنان در بهشت است که اسوه ای برای این دنیا نیز می باشد. یعنی؛ تسبیح و شکرگزاری از خداوند
جل جلاله و درود و سلام به همدیگر.
[25]
35-
عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٨٥ وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِكَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ٨٦
[يونس: 85-86]
«بر خدا توکّل میکنیم و بس. پروردگارا! ما را (وسیلۀ) آزمون مردمان ستمکار (و آماج بلا و آزار کافران بدکردار) مساز. و ما را با فضل و رحمت خود از دست مردمان کافر نجات بده.»
36-
رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ٨٨
﴾
[يونس: 88]
«پروردگارا! اموالشان را نابود گردان و بر دلهایشان (بند قسوت را) محکم کن، تا ایمان نیاورند مگر آن گاه که به عذاب دردناک (دوزخ) گرفتار آیند (که آن وقت توبه و پشیمانی دیگر سودی ندارد).»
این دعای موسی و هارون
–
علیهما السلام- بر علیه فرعون و جنودش در موقعی است که کینه توزی و اذیّت و آزار آنها به غایت رسیده بود و با دارائی خود بندگان خدا را از راهِ توبه به در میبردند و گمراهشان میکردند و خداوند دعای آنها را مستجاب کرد. این دعا را می توان بر علیه هر کافر متمرّدِ طغیانگرِ ظالمی خواند که امیدی به توبه اش نیست.
[26]
سورۀ
هود
37-
رَبِّ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِكَ أَنۡ أَسَۡٔلَكَ مَا لَيۡسَ لِي بِهِۦ عِلۡمٞۖ وَإِلَّا تَغۡفِرۡ لِي وَتَرۡحَمۡنِيٓ أَكُن مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٤٧
[هود: 47]
«پروردگارا! از این که چیزی را از تو بخواهم که بدان آگاه نباشم، خویشتن را در پناه تو میدارم. اگر بر من نبخشائی و به من رحم ننمائی از زیانکاران خواهم بود.»
این دعای نوح
علیه السلام
است بعد از اینکه متوجه اشتباهش در مورد پسرش گردید که وی را از خاندان خود خواند و خواهان رحمت الهی برایش شد.
[27]
این دعا اسوه ای است که انسان از طلب نادرست و ناروا به خداوند
جل جلاله پناه ببرد.
38-
وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ٨٨
[هود: 88]
«و توفیق من هم (در رسیدن به حق و نیکی و زدودن ناحق و بدی) جز با (یاری) خدا نیست. تنها بر او توکّل میکنم و فقط به سوی او برمیگردم.»
این ندای شعیب
علیه السلام
در خطاب به قومش است که همه چیز را در قبضۀ قدرت الهی می داند و توفیق اصابه به حق و حقیقت را فقط به توفیق الله جل جلاله می داند و توکّل و بازگشتش را فقط متوجه باری تعالی می کند.
[28]
سورۀ
یوسُف
39-
رَبِّ ٱلسِّجۡنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدۡعُونَنِيٓ إِلَيۡهِۖ
[يوسف: 33]
«پروردگارا! زندان برای من خوشایندتر از آن چیزی است که مرا بدان فرا می خوانند.»
یوسف
علیه السلام
نگفت: از آنچه مرا بدان می خوانید. بلکه گفت: از آنچه مرا بدان می خوانند؛ زیرا جمعِ زنان در این فراخوان، چه با گفتار و چه با حرکت ها و نگاه ها، مشترک و هم آوا بودند. یوسف
علیه السلام
رو به خدا می کند و از او یاری و مدد می خواهد و عاجزانه درخواست می کند که یزدان
أ
تلاشهای زنان را از او برگرداند که برای به دام انداختن وی از خود نشان می دهند؛ چراکه می ترسد در لحظه ای در برابر این همه مکر و نیرنگ و تشویق و ترغیب پیاپی به گناه ضعیف گردد و به چیزی دچار شود که از آن بر خود میترسد، و با دعا و زاری از خدا
جل جلاله
می خواهد او را نجات دهد.
[29]
و این ندای هر موحّد و مؤمنی نیز میباشد که زندان را بر خواستۀ پلیدِ مشرکین و کافرین و منافقین ترجیح میدهد و فقط از خدا
جل جلاله
درخواست کمک و نجات می کند.
40-
فَٱللَّهُ خَيۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ٦٤
[يوسف: 64]
«خدا بهترین حافظ و نگهدار است و از همهی مهربانان مهربانتر است.»
یعقوب
علیه السلام
ابراز می دارد: اگر مرحمتی و لطف برای خودم میخواهم، فقط خدا، بلی فقط خدا را به کمک میطلبم چه: «خدا بهترین حافظ و نگهدار است و از همۀ مهربانان مهربانتر است.»
[30]
41-
۞رَبِّ قَدۡ ءَاتَيۡتَنِي مِنَ ٱلۡمُلۡكِ وَعَلَّمۡتَنِي مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ١٠١
[يوسف: 101]
«پروردگارا! (سپاسگزارم که بخش بزرگی) از حکومت به من دادهای و مرا از تعبیر خوابها آگاه ساختهای. ای آفریدگار آسمانها و زمین! تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی. مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق گردان.»
این دعای یوسف
علیه السلام
بعد از رهایی از زندان و بازگشت به آغوش پدر بزرگوارش یعقوب
علیه السلام
است.
سورۀ
رعد
42-
هُوَ رَبِّي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ مَتَابِ٣٠
[الرعد: 30]
«او پروردگار من است. جز او معبودی (به حق) نیست. بر او توکّل کردهام، و بازگشت من به سوی او است.»
سورۀ
إبراهیم
43-
وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ٣٥
[إبراهيم: 35]
«آنگاه که ابراهیم (پس از بنای کعبه) گفت: پروردگارا! این شهر (مکّه نام) را محلّ امن و امانی گردان، و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار.»
44-
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنۡ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣٦
[إبراهيم: 36]
«پروردگارا! این بتها بسیاری از مردم را گمراه ساختهاند.(خداوندا! من مردمان را به یکتاپرستی دعوت میکنم) پس هر که از من پیروی کند، او از من است، و هرکس از من نافرمانی کند (تو خود دانی، خواهی عذابش فرما و خواهی بر او ببخشا) تو که بخشایندۀ مهربانی.»
[31]
45-
رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفِۡٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِيٓ إِلَيۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡكُرُونَ٣٧
[إبراهيم: 37]
«پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را (به فرمان تو) در سرزمین بدون کشت و زرعی، در کنارِ خانۀ تو، که (تجاوز و بیتوجّهی نسبت به) آن را حرام ساختهای سکونت دادهام، خداوندا تا این که نماز را برپای دارند، پس چنان کن که دلهای گروهی از مردمان (برای زیارت خانهات) متوجّه آنان گردد و ایشان را از میوهها بهرهمند فرما، شاید که (از الطاف و عنایات تو با نماز و دعا) سپاسگزاری کنند.»
46-
رَبَّنَآ إِنَّكَ تَعۡلَمُ مَا نُخۡفِي وَمَا نُعۡلِنُۗ وَمَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ٣٨
[إبراهيم: 38]
«پروردگارا! تو آگاهی از آنچه پنهان میداریم و از آنچه آشکار میسازیم (لذا به مصالح ما داناتری و آن کن که ما را به کار آید) و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا مخفی نمیماند.»
47-
رَبِّ ٱجۡعَلۡنِي مُقِيمَ ٱلصَّلَوٰةِ وَمِن ذُرِّيَّتِيۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلۡ دُعَآءِ٤٠
[إبراهيم: 40]
«پروردگارا! مرا و کسانی از فرزندان مرا نمازگزار کن. پروردگارا! دعا و نیایش مرا بپذیر.»
48-
رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡحِسَابُ٤١
[إبراهيم: 41]
«پروردگارا! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بیامرز و ببخشای در آن روزی که حساب برپا میشود.»
[32]
49-
رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرٗا٢٤
[الإسراء: 24]
«پروردگارا! بدیشان (والدینم) مرحمت فرما، همان گونه که آنان در کوچکی (به ضعف و کودکی من رحم کردند و) مرا تربیت و بزرگ نمودند.»
خداوند
جل جلاله نه تنها به انسان آموزش می دهد که چگونه برای والدینش دعا کند بلکه امر می فرماید که این دعا را برای آنها و هر آن کس که انسان را تربیت و بزرگ نموده، بخواند.
50-
سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوّٗا كَبِيرٗا٤٣
[الإسراء: 43]
«خداوند از آنچه آنان (دربارۀ خدا به هم میبافتند و از ناروا و نقائصی که در حق او) میگویند، بسیار به دور و (از اندیشۀ ایشان) خیلی والاتر و بالاتر است.»
این ذکر، جواب توهّمات نادرست افراد فاسق در مورد خالق یکتاست. و اشاره دارد به آفریده هایی که ادعا میکنند که با خداوند یکتا، آنها نیز خدا هستند!
[33]
51-
رَّبِّ أَدۡخِلۡنِي مُدۡخَلَ صِدۡقٖ وَأَخۡرِجۡنِي مُخۡرَجَ صِدۡقٖ وَٱجۡعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلۡطَٰنٗا نَّصِيرٗا٨٠
[الإسراء: 80]
«پروردگارا! مرا صادقانه (به هر کاری) وارد کن، و صادقانه (از آن) بیرون آور، و از جانب خود قدرتی به من عطاء فرما که (در امر حکومت بر دوستان و اظهار حجّت در برابر دشمنان، برایم) یار و مددکار باشد.»
52-
رَبَّنَآ ءَاتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةٗ وَهَيِّئۡ لَنَا مِنۡ أَمۡرِنَا رَشَدٗا١٠
[الكهف: 10]
«پروردگارا! ما را از رحمت خود بهرهمند، و راه نجاتی برایمان فراهم فرما.»
اصحاب کهف در موقعی این دعا را خواندند که این جوانان به غار پناه برده و رو به درگاه خدا
جل جلاله
کرده بودند.
53-
مَا شَآءَ ٱللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ
[الكهف: 39]
«ماشاءَاللهُ! (این نعمت از فضل و لطف خدا است، و آنچه خدا بخواهد شدنی است!) هیچ قوّت و قدرتی جز از ناحیهی خدا نیست.»
این ذکر در موقع مشاهدۀ لطف و نعمت خداوند
جل جلاله خوانده می شود.
54-
فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا٥
[مريم: 5]
«(پروردگارا! ) از فضل خویش جانشینی به من ببخش.»
زکریا در حالی این دعا را خواند که پیر و همسرش نازا و از بستگانش بعد از خود بیمناک بود؛ چرا که در ایشان شایستگی و بایستگی به دست گرفتن کار و بار دین را نمی دید. و از خداوند
جل جلاله خواهان جانشین و فرزندی نیک شد که خداوند
جل جلاله
، یحیی
علیه السلام
را به وی بخشید.
55-
رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي٢٥ وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي٢٧ يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي٢٨ وَٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي٢٩
[طه: 25-29]
«پروردگارا! سینهام را فراخ و گشاده دار. و کار مرا بر من آسان گردان. و گره از زبانم بگشای. تا این که سخنان مرا بفهمند. و یاوری از خاندانم برای من قرار بده.»
این دعای موسی
علیه السلام
بعد از برانگیختنش به پیامبری است.
56-
رَّبِّ زِدۡنِي عِلۡمٗا١١٤
[طه: 114]
«پروردگارا!
بر دانشم بیفزا.»
57-
وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ٨٣
[الأنبياء: 83]
«ایّوب را (یاد کن) بدان گاه که (بیماری او را از پای در آورده بود، و در این وقت) پروردگار خود را به فریاد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بیماری به من روی آورده است و تو مهربان ترین مهربانانی.»
ایّوب
علیه السلام
در اینجا در دعای خود از وصف حال پا را فراتر نمیبرد:
﴿
أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ
﴾
«بیماری به من روی آورده است»
. و پروردگارش را با صفت خود وصف کرده است:
﴿
وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ
﴾
«و تو مهربان ترین مهربانانی»
. آن گاه برای تغییر حال خود دعا نمی کند، تا شکیبائی خود را در برابر بلا نشان دهد. همچنین به پروردگار خود چیزی پیشنهاد نمی کند، تا ادب لازم را با خدای خویش داشته باشد و احترام بایسته را بجای آورد. ایّوب
علیه السلام
نمونۀ شکیبائی است که از بلا به فغان نمی آید و جانش به لب نمی رسد، و از زیان و ضرر بدنی و مالی ای که در همۀ اعصار و قرون ضرب المثل گردیده است، به خود نمی پیچد. حتّی ایّوب
علیه السلام
از این هم خودداری میکند که رفع بلا و دفع زیان خود را از خدا
جل جلاله
بطلبد. کار خود را بدو وا می گذارد، چون اطمینان دارد خدا از حال زار او خبر دارد و بی نیاز از دعا و طلب است.
[34]
58-
لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ٨٧
[الأنبياء: 87]
«معبودی (به حق) جز تو وجود ندارد و تو پاک و منزّهی، (خداوندا) من از جملۀ ستمکاران شدهام (مرا دریاب!).»
این دعای یونُس
علیه السلام
در میان تاریکیهای شب و دریا و شکم نهنگ است که بعد از اینکه بخاطر نافرمانی قومش خشمناک از میان آنها بیرون رفت. خداوند
جل جلاله با فضل خود و این دعا وی را نجات داد، خداوند متعال می فرمایند:
﴿
فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَكَذَٰلِكَ نُۨجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٨٨
﴾
[الأنبياء: 88]
«دعای او را پذیرفتیم و وی را از غم رها کردیم، و ما همین گونه مؤمنان را نجات میدهیم (و در برابر دعای خالصانه، آنان را از گرفتاریها میرهانیم).»
در واقع اگر وی از زمرۀ پرستشگران و موحّدان نبود نابود می شد، خداوند
جل جلاله می فرمایند:
﴿
فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ١٤٣ لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ١٤٤
﴾
[الصافات: 143-144]
«اگر او قبلاً از زمرۀ پرستشگران نمیبود. او در شکم ماهی تا روز رستاخیز میماند.»
[35]
پیامبر اکرم
صلی الله علیه و آله و سلم
در مورد این ندای یونُس
علیه السلام
چنین می فرماید: «
نَعَمْ دَعْوَةُ ذِي النُّونِ إِذْ هُوَ فِي بَطْنِ الْحُوتِ:
لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
(
فَإِنَّهُ لَمْ يَدْعُ بِهَا مُسْلِمٌ رَبَّهُ فِي شَيْءٍ قَطُّ إِلا اسْتَجَابَ لَهُ.»
«دعای ذوالنون
[36]
در حالیکه در شکم ماهی بود
لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
)
بود که بی شک انسان مسلمانی با آن در مورد چیزی دعا نمی کند مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب می کند.»
[37]
59-
﴿
رَبِّ لَا تَذَرۡنِي فَرۡدٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡوَٰرِثِينَ٨٩
[الأنبياء: 89]
«پروردگارا! مرا تنها مگذار (و فرزندی به من عطاء کن که در زندگی یار و یاور من و پس از مرگ برنامۀ تبلیغ را پیگیری کند. البتّه اگر هم فرزندی وارث من نشد باکی نیست، چرا که) تو بهترین وارثانی (و باقی پس از فنای مردمانی).»
زکریا
علیه السلام
در حالی این
دعا را خواند که پیر و همسرش نازا بوده است و خداوند
جل جلاله با دادن یحیی
علیه السلام
دعایش را مستجاب کرد.
60-
رَبِّ ٱحۡكُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰن ُٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ١١٢
[الأنبياء: 112]
«پروردگارا! دادگرانه (میان من و اینان) داوری کن (تا سرانجام، حال مؤمن و کافر یکسان نباشد. آن گاه روی سخن به مخالفان کرده و اظهار داشت:) پروردگار همۀ ما خداوند مهربان است. (و در برابر) نسبتهای ناروائی که میزنید، تنها از او کمک و یاری خواسته میشود.»
پیغمبر
صلی الله علیه و آله و سلم
پس از مشاهدۀ این همه دوری و روگردانی مشرکان از پذیرش اسلام، رو به خدا کرد و عاجزانه این ندا را سر دادند و کارش و قضاوت را به وی واگذار کردند.
[38]
61-
رَبِّ ٱنصُرۡنِي بِمَا كَذَّبُونِ
[المؤمنون: 26 و 39]
«پروردگارا! کمکم کن،(من از اینان مأیوس شدهام، نابودشان فرما) به سبب این که مرا تکذیب کرده و دروغگویم نامیدهاند.»
این دعا هنگامی بود که هود و نوح (علیهما السلام) دیدند راهی به سوی دلهای خشک و راکد کفار و مشرکین در میان نیست، و جائی را برای رهائی از تمسخر و استهزاء و اذیّت و آزارشان نمی یابند. تنها کاری که می توانند بکنند این است که رو به خدا
جل جلاله
دارند، و از تکذیب ایشان بنالند و غم و اندوه خود را به پیشگاه او عرضه کنند، و از آستانۀ کبریائی خدا
جل جلاله
یاری بطلبند و درخواست چیره شدن و پیروز گردیدن بر این تکذیب و آزار کنند.
[39]
62-
رَّبِّ أَنزِلۡنِي مُنزَلٗا مُّبَارَكٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ٢٩
[المؤمنون: 29]
«پروردگارا! مرا در جایگاه پر خیر و برکتی فرود آور و تو بهترین فرود آورندگانی.»
این دعای نوحِ
علیه السلام
سوار بر کشتی است که از خداوند
جل جلاله خواهان نزولی پر برکت است.
63-
رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ٩٣
[المؤمنون: 93]
«پروردگارا! اگر چیزی (را از عذاب) که بدان وعده داده میشوند،(در دنیا بر سر آنان بیاوری، در حالیکه من در میانشان باشم و) به من بنمائی.»
مراد این است که اگر عذاب و بلا را دامنگیرشان کردی، در حالیکه من در قید حیات و در میانشان باشم.
64-
رَبِّ فَلَا تَجۡعَلۡنِي فِي ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٩٤
[المؤمنون: 94]
«پروردگارا! مرا از زمرۀ کافران مگردان (و همراه ایشان معذَّب منما).»
[40]
65-
رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ٩٧ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ٩٨
[المؤمنون: 97-98]
«پروردگارا! خویشتن را از وسوسههای اهریمنان (و تحریکات ایشان به انجام گناهان) در پناه تو میدارم. و خویشتن را در پناه تو میدارم از این که با من (در اعمال و اقوال و سایر احوال) گرد آیند (و مرا از تو غافل نمایند).»
66-
رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ١٠٩
[المؤمنون: 109]
«پروردگارا! ایمان آوردهایم، پس ما را ببخش و به ما رحم فرما، و تو بهترین رحم کنندگان هستی.»
67-
رَّبِّ ٱغۡفِرۡ وَٱرۡحَمۡ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ١١٨
[المؤمنون: 118]
«پروردگارا! (گناهانم را) ببخشای و (به من) مرحمت فرمای، چرا که تو بهترین مهربانانی.»
68-
رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا٦٥ إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَمُقَامٗا٦٦
[الفرقان: 65-66]
«پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما به دور دار. چرا که عذاب آن (گریبان گیر هر کس که شد از او) جدا نمیگردد. بیگمان دوزخ بدترین قرارگاه و جایگاه است.»
69-
رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا٧٤
[الفرقان: 74]
«پروردگارا! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما (که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده) باعث روشنی چشمانمان گردند، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان.»
اینها دعای بندگان خوب خدای رحمان است که خاشعانه و متضرعانه ربّ خود را فرا می خوانند. این دعا برگرفته از احساس فطریِ ایمانیِ ژرف است. احساس عشق به چندین برابر شدن رهروان راه خدا، و در پیشاپیش آنان فرزندان و همسران، چون ایشان نزدیک ترین مردمان در پیروی کردن هستند، و ایشان نخستین امانتی می باشند که از انسان دربارۀ آنان سؤال می شود. و احساس عشق به این که مؤمن احساس کند که او پیشوا و راهنمای به خیر و خوبی گردد و عاشقان راه خدا بدو اقتدا نمایند. البتّه در این کار خودستائی و خودنمائی و خود بزرگ بینی نیست. چه کسانی که در این کاروان و با این کاروان حرکت می کنند همه و همه راه به سوی خدا
جل جلاله
دارند و در راه خدا
جل جلاله
گام بر می دارند.
[41]
70-
﴿
رَبِّ هَبۡ لِي حُكۡمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ٨٣ وَٱجۡعَل لِّي لِسَانَ صِدۡقٖ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ٨٤ وَٱجۡعَلۡنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِيمِ٨٥ وَٱغۡفِرۡ لِأَبِيٓ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ٨٦ وَلَا تُخۡزِنِي يَوۡمَ يُبۡعَثُونَ٨٧ يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ٨٩
﴾
[الشعراء: 83-89]
«پروردگارا! به من کمال و معرفت مرحمت فرما، و مرا (در دنیا و آخرت ) از زمرۀ شایستگان و بایستگان گردان. و (با توفیق در طاعت و عبادت و اعمال نیک) برای من ذکر خیر و نام نیک در میان آیندگان بر جای دار. و مرا از زمرۀ کسانی ساز که بهشت پر نعمت را فرا چنگ میآورند. و پدرم را ( با رهنمود به ایمان و توفیق در طاعت و عبادت، مورد مرحمت و مشمول مغفرت گردان، و بدین وسیله او را) که از گمراهان است بیامرز. و مرا خوار و رسوا مدار در روزی که ( مردمان برای حساب و کتاب و سزا و جزا، زنده و) برانگیخته میشوند. آن روزی که اموال، (؛یعنی نیروی مادی )، و اولاد، (یعنی نیروی انسانی، به کسی) سودی نمیرساند. بلکه تنها کسی (نجات پیدا میکند) که با دل سالم (از بیماری شرک و کفر و نفاق و ریا) به پیشگاه خدا آمده باشد.»
ابراهیم خلیل
علیه السلام
بعد از اینکه برای خود خواهان حکمت،صلاح و نام نیک در میان آیندگان می شود، برای پدر گمراهش طلب غفران و بخشش می کند.
[42]
71-
رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ١١٧ فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَبَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١١٨
[الشعراء: 117-118]
«پروردگارا! قوم من، مرا دروغگو نامیدند (و دعوتم را نپذیرفتند)! (اکنون) میان من و اینان خودت داوری کن (و کافران و مشرکان را نابود فرما) و من و مؤمنانی را که با من هستند (از دست شکنجه و آزارشان) نجات بده.»
این دعای نوح
علیه السلام
بعد اینکه هیچ راهی برای هدایت قومش باقی نماند و تمام تلاش و توانش بی فایده بود، خواهان نابودی آنها و نجات خود و مؤمنان از خداوند
جل جلاله گردید.
72-
رَبِّ نَجِّنِي وَأَهۡلِي مِمَّا يَعۡمَلُونَ١٦٩
[الشعراء: 169]
«پروردگارا! مرا و اهل و عیال و پیروان مرا از (عذابی که سزاوار) کارهای ایشان (است) به دور و محفوظ دار!»
این دعای لوط
علیه السلام
برای رهایی خود و عیال و قوم مؤمنش از عذاب قومش می باشد.
[43]
73-
رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّٰلِحِينَ١٩
[النمل: 19]
«پروردگارا! چنان کن که پیوسته سپاسگزار نعمتهائی باشم که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای، و (مرا توفیق عطاء فرما تا) کارهای نیکی را انجام دهم که تو از آنها راضی باشی (و من بدانها رستگار باشم)، و مرا در پرتو مرحمت خود از زمرۀ بندگان شایستهات گردان.»
سلیمان
علیه السلام
بعد از اینکه از سخن مورچه خندید این دعا را خواند.
74-
رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٤٤
[النمل: 44]
«پروردگارا! من به خود ستم کردهام و با سلیمان خویشتن را تسلیم پروردگار جهانیان میدارم.»
این دعای بلقیس بعد از اینکه دَم و دستگاه سلیمان
علیه السلام
وی را شگفت زده کرد و سلطنت و قدرت مادی و معنوی خود را در برابر فرمانروائی و توانائی و دارائی سلیمان
علیه السلام
ناچیز دید، می باشد که در این حال دل خود را متوجّه خالق جهان
جل جلاله
کرد و این دعا را خواند.
75-
رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي فَٱغۡفِرۡ لِي
[القصص: 16]
«پروردگارا! من بر خویشتن ستم کردم، پس مرا ببخش.»
76-
رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ فَلَنۡ أَكُونَ ظَهِيرٗا لِّلۡمُجۡرِمِينَ١٧
[القصص: 17]
«پروردگارا! به پاس نعمتهائی که به من عطاء فرمودهای، هرگز پشتیبان بدکاران و بزهکاران نخواهم شد.»
موسی
علیه السلام
بعد از کشتن مرد قِبطی با نهایت پشیمانی بعد از اعتراف به گناهش در برابر درگاه خداوند
جل جلاله خواهان عفو می شود و تعهّد می نماید به سبب رحم و نعمت پروردگارش
جل جلاله
پشتیبان بدکاران و ظالمان نشود و این دعا و تعهّد هر موحّدی می باشد که یاری دهندۀ ظالمان نباشد.
77-
رَبِّ نَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٢١
[القصص: 21]
«پروردگارا! مرا از مردمان ستمگر رهائی بخش.»
موسی
علیه السلام
بعد از کشتن مرد قِبطی و فرار این دعا را خواند و این دعای وی «دیگر باره نشانۀ شخصیّت جوشان و خروشان را آشکارا می بینیم. آمادگی و نگرش را می یابیم. همراه با آن نشانه، مستقیم رو به خدا کردن و از او کمک طلبیدن، و چشم به حمایت و رعایت او دوختن، و به پناه او در وقت ترس و خوف خزیدن، و انتظار امن و امان در پناه او کشیدن، و امید نجات و رستگاری از آستانۀ او داشتن را مشاهده می کنیم.»
[44]
78-
رَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَيَّ مِنۡ خَيۡرٖ فَقِيرٞ٢٤
[القصص: 24]
«پروردگارا! من نیازمند هر آن خیری هستم که برایم حواله و روانه فرمائی.»
موسی
علیه السلام
بعد از سیراب کردن گوسفندان دختران شعیب
علیه السلام
از فرط خستگی به زیر سایۀ درختی رفت و این دعا را خواند.
79-
رَبِّ ٱنصُرۡنِي عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٣٠
[العنكبوت: 30]
«پروردگارا! مرا بر قوم تباه پیشه پیروز گردان.»
این دعای لوط
علیه السلام
از آستانۀ خداوند
جل جلاله
در برابر قوم بدکردارش می باشد.
80-
ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ
[الفاتحة: 2، عنکبوت: 63 و لقمان:23]
«ستایش و سپاس خداوند را سزا است.»
خداوند
جل جلاله در این آیات به خاطر اینکه حق آن اندازه روشن است که مشرکان نیز بدان اعتراف دارند به پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم
امر به سپاسگزاری می کند؛ چرا که اگر از آنان که مشکوکند بپرسی چه کسی از آسمان آب بارانده است و زمین را به وسیلۀ آن بعد از مردنش زنده گردانده است؟ قطعاً خواهند گفت: خدا!. این شکرگزاری برای این نعمتِ والا و هر نعمت دیگر بر انسان الزامی است.
باران رحمت خداوند سبحان، بر بندۀ با ایمان بی اندازه ریزان خواهد شد اگر بگوید:
ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ
. در قبال این گفتار، نیکی ای برای او نوشته خواهد شد که با هیچ مقیاس و میزانی سنجیده نمی شود
.
81-
ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ٣٤
﴾
[فاطر: 34]
«سپاس خداوندی را سزا است که غم و اندوه را از ما زدود. بیگمان پروردگار ما آمرزندۀ (گناهان بندگان و) سپاسگزار (کارهای نیک ایشان) است.»
این دعای بهشتیان است که از بس در لذت و شعف هستند شکرگزاری می کنند و دعایی برای هر مؤمنی در این دنیا نیز می باشد که خداوند
جل جلاله سختی و ناراحتی را از وی دور می سازد و باید شکرگزار خالق خود باشد.
82-
﴿
سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ١٨٠ وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ١٨١ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٨٢
﴾
[الصافات: 180-182]
«پاک و منزّه است خداوندگار تو از توصیفهائی که (مشرکان دربارۀ خدا به هم میبافند و سر هم) میکنند، خداوندگار عزّت و قدرت. درود بر پیغمبران! ستایش، یزدان را سزا است که خداوندگار جهانیان است.»
83-
رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَهَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ٣٥
﴾
[ص: 35]
«پروردگارا! مرا ببخشای و حکومتی به من عطاء فرمای که بعد از من کسی را نسزد (که چنین سلطنت و عظمتی داشته باشد). بیگمان تو بسیار بخشایشگری.»
این دعای سلیمان
علیه السلام
بعد از اینکه دچار بیماری شد و وی همچون کالبدی بی جان بر تخت سلطنت افتاد تا به ابّهت خود ننازد و به نیروی خویش تکیه نکند و بداند که عظمت و قدرت انسان با کمترین ناخوشی و کوچکترین بیماری متزلزل و چه بسا نابود میگردد. سلیمان
علیه السلام
آنگاه که بلای خدا
جل جلاله
را دید، توبه و استغفار سر داد و به درگاه الله متعال بازگشت.
84-
رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ٧
﴾
[غافر: 7]
«پروردگارا! مهربانی و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است پس در گذر از کسانی که برمیگردند و راه تو را در پیش میگیرند، و آنان را از عذاب دوزخ مصون و محفوظ فرما.»
85-
رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُٱلۡحَكِيمُ٨ وَقِهِمُ ٱلسَّئَِّاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّئَِّاتِ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُٱلۡعَظِيمُ٩
﴾
[غافر: 8-9]
«پروردگارا! آنان را به باغهای همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که بدیشان وعده دادهای، همراه با پدران خوب و همسران شایسته و فرزندان بایستۀ ایشان. قطعاً تو (بر هر چیزی) چیره و توانا و (در هر کاری) دارای فلسفه و حکمت هستی. و آنان را از (عقوبت دنیوی و کیفر اخروی) بدیها نگاهدار، و تو هر که را در آن روز از کیفر بدیها نگاهداری، واقعاً بدو رحم کردهای و آن مسلّماً رستگاری بزرگ و نیلِ به مقصود سترگی است.»
آنان که بردارندگان عرش خدایند و آنان که گرداگرد آنند به سپاس و ستایش پروردگارشان سرگرمند و بدُو ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش میکنند و این دعاها را می خوانند. و هر مسلمانی با اُسوه از این دعاها میتواند برای مؤمنان دعا کند.
86-
وَأُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ٤٤
﴾
[غافر: 44]
«من کار و بار خود را به خدا وا میگذارم و میسپارم. خداوند بندگان را میبیند.»
این ندای مرد با ایمان بنی اسرائیل در برابر دعوت قومش به دوری از شرک و انباز برای خداوند و تهدید آنها می باشد که با استقامتش بر توحید و واگذاری امور به پروردگارش نجات یافت، خداوند
جل جلاله می فرمایند:
﴿
فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِ مَا مَكَرُواْۖ وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ٤٥
﴾
[غافر: 45]
«خداوند (چنین بندۀ مؤمنی را تنها نگذاشت و) او را از سوء توطئهها و نیرنگهای ایشان محفوظ و مصون داشت، ولی عذاب بدی خاندان فرعون را در بر گرفت.»
87-
سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ١٣ وَإِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ١٤
﴾
[الزخرف: 13-14]
«پاک و منزّه خدائی است که او اینها را به زیر فرمان ما در آورد، و گرنه ما بر (رام کردن و نگهداری) آنها توانائی نداشتیم و ما به سوی پروردگارمان بازمیگردیم.»
این دعا در موقع سوار شدن بر مرکب یا ماشین یا هواپیما یا کشتی یا هر وسیله ای می باشد تا انسان در این حال نعمت خدا
عز و جل
را یاد کند و در هر حال بازگشتش را به سوی وی بداند.
88-
رَّبَّنَا ٱكۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ١٢
﴾
[الدخان: 12]
«پروردگارا! عذاب را از ما برطرف گردان، ما ایمان آوردهایم (و به اشتباهات خود پی بردهایم).»
[45]
بخاری
/
روایت می کند: «کفار (بعد از نزول آیه) گفتند:
﴿
رَّبَّنَا ٱكۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ
﴾
. (پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم
از روی شفقت) برای آنها دعا کرد و خداوند عذاب را از آنها برداشت ولی آنها (به کفرشان) برگشتند و خداوند در روز بدر از آنها انتقام گرفت. و این شأن نزول این آیه گردید که:
﴿
فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ١٠ ... يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ١٦
﴾
[الدخان: 10- 16]
»
[46]
89-
رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓۖ إِنِّي تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَإِنِّي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ١٥
﴾
[الأحقاف: 15]
«پروردگارا! به من توفیق عطاء فرما تا شکر نعمتی را به جای آورم که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای، و کارهای نیکوئی را انجام دهم که میپسندی و مایۀ خوشنودی تو است، و فرزندانم را صالح گردان و صلاح و نیکوئی را در میان دودمانم تداوم بخش. من توبه میکنم و به سوی تو برمیگردم، و من از زمرۀ مسلمانان و تسلیمشدگان فرمان یزدانم.»
90-
فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ١٠
﴾
[القمر: 10]
«تا آنجا که نوح پروردگار خود را به فریاد خواند (و عرض کرد:) پروردگارا! من شکست خورده ام پس مرا یاری و کمک فرما.»
این دعای نوح
علیه السلام
بعد از تکذیب کردن و دیوانه خواندنش از طرف قومش می باشد و متهم کردنش به خودخواهی است. این ندای نوح
علیه السلام
است که: تو ای خدا کمک کن. یاری بده دعوت خود را. حقّ و حقیقت را مدد فرما. برنامۀ خود را نصرت و پیروزی عطاء کن. تو خودت کمک فرما، کار کمک و یاری کار تو است و بس. دعوت، دعوت تو است.
[47]
91-
رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ١٠
﴾
[الحشر: 10]
«پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز. و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی.»
این دعای کسانی می باشد که پس از مهاجرین و انصار رضی الله عنهم به خداوند
جل جلاله ایمان آورده و از خداوند
جل جلاله برای این رادمردان تاریخ بشر دعا می کنند و این فراخوانِ خداوند
عز و جل برای دعا کردن برای آنها نمادی بارز از بزرگی و ایده آل بودن آنهاست و احترامی والا به این شاگردان ناب مکتب نبوّت
صلی الله علیه و آله و سلم
می باشد. با وصف محرز است هرگونه حقد و کینه و بی حرمتی به این مؤمنان راستین نمادی از نافرمانی خداوند
عز و جل
می باشد.
92-
﴿
رَّبَّنَا عَلَيۡكَ تَوَكَّلۡنَا وَإِلَيۡكَ أَنَبۡنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ٤
﴾
[الممتحنة: 4]
«پروردگارا! به تو توکّل میکنیم، و به تو روی میآوریم، و بازگشت به سوی تو است (و همۀ راهها سر به جانب تو دارد و به تو منتهی میگردد).»
93-
رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ وَٱغۡفِرۡ لَنَا رَبَّنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُٱلۡحَكِيمُ٥
﴾
[الممتحنة: 5]
«پروردگارا! ما را گرفتار دست کافران (با عذابت و تسلط آنها بر ما) مکن، پروردگارا! ما را بیامرز که تو چیرۀ کار بجائی.»
[48]
94-
رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا وَٱغۡفِرۡ لَنَآۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٨
﴾
[التحريم: 8]
«پروردگارا! نور ما را کامل گردان و ما را ببخشای، چرا که تو بر هر چیزی بس توانائی.»
بهشتیان در حالی که نور ایمان و عمل صالح ایشان، پیشاپیش و سوی راستشان رو به جانب بهشت در حرکت است و وقتی که خاموش شدن نور منافقان را میبینند، رو به درگاه خدا عز و جل میکنند و این دعا را سر می دهند. گفته شده: خداوند نور را کامل کرده ولی آنها باز خواهان تقرّب بیشتر به خداوند
عز و جل
هستند.
[49]
95-
﴿
رَّبِّ لَا تَذَرۡ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ دَيَّارًا٢٦ إِنَّكَ إِن تَذَرۡهُمۡ يُضِلُّواْ عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوٓاْ إِلَّا فَاجِرٗا كَفَّارٗا٢٧
﴾
[نوح: 26-27]
«پروردگارا! هیچ احدی از کافران را بر روی زمین زنده باقی مگذار. که اگر ایشان را رها کنی، بندگانت را گمراه میسازند، و جز فرزندان بزهکار و کافرِ سرسخت نمی زایند و به دنیا نمی آورند.»
نوح
علیه السلام
وقتی که ابلاغ خود را به قومش کامل کرد و از ایمان و تسلیم شدن آنها نا امید گردید، این دعا را بر علیه قوم کافر و مشرکش کرد.
96-
رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيۡتِيَ مُؤۡمِنٗا وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۖ وَلَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا تَبَارَۢا٢٨
﴾
[نوح: 28]
«پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم را، و همۀ کسانی را که مؤمنانه و باورمندانه به خانۀ من در میآیند و سایر مردان و زنان با ایمان را بیامرز! و کافران را جز هلاک و نابودی میفزا!.»
سورۀ
إخلاص
97-
قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ٤
﴾
[الإخلاص: 1-4]
«بگو: خدا، یگانۀ یکتا است. خدا، کمال مطلق و سَرورِ والای برآورندۀ امیدها و برطرف کنندۀ نیازمندیها است. نزاده است و زاده نشده است. و کسی همتا و همگون او نمی باشد.»
سورۀ اخلاص اثبات عقیدۀ توحید و یکتاپرستی اسلامی و توضیح آن است و دعا و ندای یکتاپرستی می باشد. و در عین حال دارای فضائل وصف ناپذیری نیز می باشد.
این سوره با دو سوم قرآن برابر است، بخاری
رحمه الله
از عبدالرحمن بن عبدالله رضی الله عنه
روایت می کند: مردی شنید کسی می خواند:
﴿
قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ
)
و آن را تکرار می کرد. وقتی که به بامداد رسید به خدمت پیغمبر
صلی الله علیه و آله و سلم
رفت و این کار را برایش ذکر کرد –انگار این مرد چنین کاری را کم و ناچیز می انگاشت-، پیغمبر
صلی الله علیه و آله و سلم
فرمود: «
وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ؛ إِنَّهَا لَتَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ.»
«به خدائی سوگند که جان من در دست او است، این سوره با دو سوّم قرآن برابر است.»
[50]
این فضیلت غریب نیست؛ زیرا این یگانگی و أحدیّت عقیدۀ دل و درون، و تفسیر هستی، و برنامۀ زندگی است... بدین خاطر این سوره متضمّن بزرگ ترین خطوط اصلی در حقیقت سترگ اسلام است... .
[51]
ابوهریره
t
رضی الله عنه روایت می کند که پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم
فرمود: «
قَالَ اللَّهُ: كَذَّبَنِي ابْنُ آدَمَ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ذَلِكَ وَشَتَمَنِي وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ذَلِكَ فَأَمَّا تَكْذِيبُهُ إِيَّايَ فَقَوْلُهُ لَنْ يُعِيدَنِي كَمَا بَدَأَنِي وَلَيْسَ أَوَّلُ الْخَلْقِ بِأَهْوَنَ عَلَيَّ مِنْ إِعَادَتِهِ وَأَمَّا شَتْمُهُ إِيَّايَ فَقَوْلُهُ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا وَأَنَا الْأَحَدُ الصَّمَدُ لَمْ أَلِدْ وَلَمْ أُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لِي كُفْئًا أَحَدٌ.»
[52]
«خداوند فرمود: فرزند آدم مرا تکذیب کرد در حالیکه چنین حقی نداشت، به من اهانت کرد در حالیکه چنین حقی نداشت، تکذیبش بر من آن بود که گفته: هرگز مرا زنده نمی کند همان گونه که مرا آفریده و (این گفته) در حالیست که اوّل آفرینشش بر من آسان تر از زنده کردنش نیست. و اما اهانتش بر من این است که: خداوند فرزند دارد. در حالیکه من یگانۀ یکتای بی نیاز و در اوج کمالی هستم که نزاده است و زاده نشده است. و کسی همتا و همگون او نمی باشد.»
[53]
سورۀ
فلق
98-
قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ١ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ٢ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ٣ وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ٤ وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ٥
﴾
[الفلق: 1-5]
«بگو: پناه میبرم به خداوندگار سپیده دم. از شرّ هر آنچه خداوند آفریده است. و از شرّ شب بدان گاه که کاملاً فرا می رسد. و از شرّ کسانیکه در گرهها میدمند. و از شرّ حسود بدان گاه که حسد میورزد.»
سورۀ
ناس
99-
قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ١ مَلِكِ ٱلنَّاسِ٢ إِلَٰهِ ٱلنَّاسِ٣ مِن شَرِّ ٱلۡوَسۡوَاسِ ٱلۡخَنَّاسِ٤ ٱلَّذِي يُوَسۡوِسُ فِي صُدُورِ ٱلنَّاسِ٥ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ٦
﴾
[الناس: 1-6]
«بگو: پناه میبرم به پروردگار مردمان. به مالک و حاکم (واقعی) مردمان. به معبود (بر حقّ) مردمان. از شرّ وسوسه گری که واپس میرود. وسوسهگری است که در سینههای مردمان به وسوسه میپردازد. (در سینههای مردمانی) از جنّیها و انسانها.»
این دو سوره رهنمود و رهنمونی از سوی یزدان سبحان نخست برای پیغمبرش صلی الله علیه و آله و سلم و بعد از او برای همگی مؤمنان است. رهنمود و رهنمون به این که به کنف حمایت او، و به پناهگاه او، پناه ببرند از هر چیز خوفناکی، چه پنهان باشد و چه آشکار، و چه ناشناخته باشد و چه شناخته، و چه کم باشد و چه زیاد، و چه جزئی باشد و چه کلّی...
[54]
در فضیلت و ناب بودن این سوره ها روایات متعدّد وجود دارد، از جملۀ روایاتِ صحیح:
-
عقبه بن عامر
t
رضی الله عنه روایت کرده که پیغمبر
صلی الله علیه و آله و سلم
فرمود: «
أُنْزِلَ، أَوْ أُنْزِلَتْ عَلَيَّ آيَاتٌ لَمْ يُرَ مِثْلُهُنَّ قَطُّ، الْمُعَوِّذَتَيْنِ
.»
[55]
«بر من آیاتی نازل گردید که مانند آنها هرگز دیده نشده است و آنها: معوذتین.»
-
از جابر
رضی الله عنه
روایت است که پیغمبر
صلی الله علیه و آله و سلم
فرمود:
«إقرأ يا جابر!»
«بخوان ای جابر!» گفتم: چه چیز را بخوانم پدر و مادرم فدایت باد؟ فرمود:
«اقرأ "قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ" و "قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس".»
و من آنها را خواندم. فرمود:
«إقرأ بهما، ولن تقرأ بمثلهما.»
«آنها را بخوان که هرگز مانند آنها را نخوانده ای.»
[56]
-
عائشه رضی الله عنها روایت کرده: «پیغمبر
صلی الله علیه و آله و سلم
هر شب وقتی به رختواب خود می رفت، کف دستهایش را کنار همدیگر می آورد، سپس دو سورۀ
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»
و
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس»
را می خواند و به کف دستهایش فوت می کرد و می دمید. آن گاه تا آنجا که میتوانست دستهایش را بر بدنش می کشید و می مالید. نخست سر، سپس رخسار، آن گاه قسمت پیشین بدنش را دست می کشید و مسح می کرد... این کار را سه بار انجام می داد.»
[57]
-
ابن عباس
رضی الله عنه
روایت کرده که پیغمبر
صلی الله علیه و آله و سلم
میفرماید:
«الشَّيطانُ جَاثِمٌ على قَلْبِ ابنِ آدَمَ، فإذا ذكرَ اللّه تعالی خَنَسَ وإذا غَفَلَ وَسْوَسَ»
. «اهریمن بالای دل آدمیزاد چمباتمه زده است. هرگاه آدمیزاد به ذکر خداوند بزرگوار بپردازد واپس می رود. و هرگاه آدمیزاد از خدا غافل گردد به وسوسه میپردازد.»
[1]
- نک: تفسیر ابن کثیر، 1/136-156.
در زمینه تفاسیر و کتب حدیثی و دیگر کتابهایی که مورد ارجاع قرار گرفته اند لازم به ذکر است که همه آنها از نرم افزار المکتبة الشاملة نسخه 14/3 می باشند. و نیز ترجمه آیات از تفسیر نور اثر دکتر مصطفی خرّم دل با اختصار و تغییر و توضیح می باشد.
[2]
- در حدیث قدسی آمده هرگاه بنده این دعا را بخواند، خداوند می فرمایند
:«...هَذَا لِعَبْدِي وَلِعَبْدِي مَا سَأَلَ.»
«این میان من و بنده بود و هر آنچه را که بنده ام خواستار باشد از آنِ اوست.»
(صحیح): مسلم (ش904-907) / ابوداود (ش821) / ترمذی (ش2953).
[3]
- نک: تفسیر بغوی، 1/149.
[4]
- نک: تفسیر بغوی، 1/149-151.
[5]
- خداوند در وصف گویندگان این دعا می فرمایند:
﴿
أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ١٥٧
﴾
[البقرة: 157]
«آنان (همان بردباران با ایمانی هستند که) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدایشان شامل حال آنان میگردد، و مسلّماً ایشان راهیافتگان (به جادهی حق و حقیقت و طریق خیر و سعادت) هستند.»
[6]
- خداوند در وصف گویندگان این دعا می فرمایند:
﴿
أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّمَّا كَسَبُواْۚ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ٢٠٢
﴾
[البقرة: 202]
«اینان (که جویای سعادت دنیا و آخرتند و در پی خوشبختی هر دو سرایند) از دسترنج خود بهرهمند خواهند شد (و برابر کوششی که برای دنیا میورزند و تکاپوئی که در راه آخرت از خود نشان میدهند، در هر دو جهان از کردهی خود سود میبرند و سعادت دارین نصیبشان خواهد گردید)، و خدا سریع الحساب است (و به اعمال همگان آشنا است و هر چه زودتر پاداش و پادافره بندگان را خواهد داد).»
[7]
-(صحیح): بخاری (ش4522و6389) / مسلم (ش7016).
[8]
- نک: جزایری، أیسرالتفاسیر، 1/127.
[9]
- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در زمینه دو آیه آخر سوره مبارکه بقره در روایتی صحیح می فرماید:
-
«من قرأ بالآيتين من آخر سورة البقرة في ليلة كَفَتَاه.»
«هر کس دو آیه آخر سوره بقره را بخواند وی را (از هر چیزی) کفایت می کند.»
(صحیح): بخاری (ش4008و5009و5040) / مسلم (ش1914-1918).
جهت مشاهده روایات بیشتر در این زمینه نک: ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، 1/733
–
738.
[10]
- ابن عبداللطیف، أوضح التفاسیر، ص59.
[11]
- نک:
ابن عبّاس،
تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس
، ص 56.
[12]
- نک: قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، 4/65 به بعد.
[13]
- نک: خازن، لباب التأویل فی معانی التنزیل،1/306 و 307.
[14]
- (صحیح): بخاری (ش4563).
[15]
- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم وقتی برای تهجّد و راز و نیاز با پروردگار بیدار می شدند با دستانش بر صورتش می کشیدند تا خوابش بپرد سپس ده آیه آخر سوره آل عِمران را می خواندند و بعد به سوی مشک آبی که آویزان بود می رفتند و از آن وضویی نیک و کامل می گرفتند.
(صحیح): بخاری (ش183و992و1198) / مسلم (ش1825و1826.
با این وصف خواندن این ده آیه هنگام بیدار شدن از خواب مستحب می باشد.
[16]
- نک: آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، 4/133-137.
[17]
- منظور از
﴿
ٱلشَّٰهِدِين
)
کسانی هستند که شهادت و گواهی دهنده اند که خداوند حق است و نبوّت پیامبرش به حق است و یا منظور امتی است که بر امتهای دیگر شاهد و گواه هستند.نک: بیضاوی، أنوار التنزیل وأسرار التأویل، 2/104.
[18]
- این دعا نمادی از اقرار به "توحید رازقیّت" است؛ چرا که فقط و فقط الله رازق است و هر کس اسباب را رازق خود بداند در توحید رازقیّت به بیراهه رفته گرچه نفی اسباب هم نباید کرد. در واقع نفی اسباب کفر است و تکیه انحصاری بر اسباب شرک.
[19]
- گروهی از علمای أزهر، منتخب التفاسیر، 1/248.
[20]
- طبری، جامع البیان فی تأویل القرآن، 12/263.
[21]
- درخواست توبه موسی
علیه السلام
بخاطر گناه نبود؛ زیرا انبیاء
علیهم السلام
معصومند و توبه اش بخاطر سؤالِ بدون اذن بود، و خود را در عصری که می زیست بخاطر ایمان و باور که به جلال و عظمت باری تعالی داشت اولین مؤمن در بین بنی اسرائیل نام نهاد. نک: گروهی از علمای أزهر، منتخب التفاسیر، 1/248؛ طبری، جامع البیان فی تأویل القرآن، 13/90-113.
[22]
-نک: قِنَّوجی بخاری، فتحُ البیان فی مقاصد القرآن، 5/29-31.
[23]
-نک: همان، 5/326.
[24]
-(صحیح): ابن السنی، عمل الیوم واللیلة (ش71).
[25]
-
﴿
سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ
)
دعایی برای تنزیه خداوند
جل جلاله از هر نقص و بدیست. که به قول برخی مفسرین، بهشتیان در هنگام دریافت نعمت ابراز می دارند و در آخر آن می گویند:
﴿
ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
﴾
. این دعاها نمادی از آن است که بهشتیان نیز به تقدیس و تسبیح باری تعالی مشغولند و برای اکرام و نعمتهایش وی را تسبیح و تحمید می گویند. خازن، لباب التأویل فی معانی التنزیل، 2/430.
[26]
- سعدی، تیسیر الکریم الرحمن فی تفسیر کلام المنان، ص 327.
[27]
- البته نوح
علیه السلام
در خواندن این دعا تمرّد و نافرمانی خداوند
جل جلاله را نکرد. خداوند
جل جلاله تعبیری ظریف در جمله معترضهای در مورد پسر نوح بیان میدارد و آن ﴿
وَكَانَ فِي مَعۡزِلٖ
)
«در حالی که پسر نوح در مکانی دور و جدای از کافران بود.» نوح
علیه السلام
که توانسته بود پسرش را از کفار دور سازد و وی نیز عزلت کرده بود، چنین به پدر وانمود کرده بود که وی از زمره مؤمنان است و بدین خاطر بود که نوح
علیه السلام
، وی را برای سوار شدن دعوت کرد و حتّی در صورت استنکافش از خداوند
جل جلاله برایش طلب دعا نمود. خالدی، القصص القرآنی، 1/97 و 198.
[28]
- نسفی، مدارک التنزیل وحقائق التأویل، 2/40.
[29]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 3/1067.
[30]
- همان، 4/31.
[31]
- رحمت و مهربانی ابراهیم
علیه السلام
در حال نافرمانی قومش به وی اجازه نداد که در این حال خواهان هلاک و نابودی قومش شود. قطان، تفسیر القطان، 2/292.
1- ابراهیم علیه السلام برای پدر خود در حالی دعا کرد که کافر بود و این عملکردش در نزد الله عز و جل پذیرفته نشد، خداوند می فرمایند:﴿قَدۡ كَانَتۡ لَكُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنكُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ كَفَرۡنَا بِكُمۡ وَبَدَا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ إِلَّا قَوۡلَ إِبۡرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسۡتَغۡفِرَنَّ لَكَ وَمَآ أَمۡلِكُ لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۖ رَّبَّنَا عَلَيۡكَ تَوَكَّلۡنَا وَإِلَيۡكَ أَنَبۡنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ٤﴾[الممتحنة: 4]
«(رفتار و کردار) ابراهیم و کسانی که بدو گرویده بودند، الگوی خوبی برای شما است، بدانگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از چیزهائی که به غیر از خدا میپرستید، بیزار و گریزانیم، و شما را قبول نداریم و در حق شما بی اعتنائیم، و دشمنانگی و کینهتوزی همیشگی میان ما و شما پدیدار آمده است، تا زمانی که به خدای یگانه ایمان میآورید و او را به یگانگی میپرستید. (کردار و رفتار ابراهیم و گروندگان بدو، سرمشق خوبی برای شما است) مگر سخنی که ابراهیم به پدر خود گفت: من قطعاً برای تو طلب آمرزش میکنم، و در عین حال برای تو در پیشگاه خدا هیچ کار دیگری نمیتوانم بکنم. (این سخن، چیزی نیست که بدان اقتداء کنید). پروردگارا! به تو توکّل میکنیم، و به تو روی میآوریم، و بازگشت به سوی تو است (و همه ی راهها سر به جانب تو دارد و به تو منتهی میگردد).» این دعا به صورت عام برای والدین مسلمان جایز است و در صورتی که کافر هم باشند می توان برای آنها طلب هدایت از خداوند جل جلاله کرد. البته برخی از مفسرین بر این باورند که برای آدم و حوا –علیهما السلام- دعا کرده است. نک: رازی، مفاتیح الغیب، 9/264.
همچنین وقتی که ابراهیم علیه السلام فهمید، استغفارش برای پدرش سودی نداشته، دیگر این کار را نکردند چنانکه در سوره ی توبه آیه ی 114 فرموده است:﴿وَمَا كَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِيمٞ١١٤﴾[التوبة: 114]
«و استغفار ابراهیم برای پدرش، فقط بخاطر وعدهایی بود که به او داده بود (تا وی را بسوی ایمان جذب کند)؛ اما هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست؛ از او دوری جست. به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود!»
[33]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/367.
[34]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/620.
[35]
- این مناجات از طرفی اهمیّت و جایگاه دعا و توبه را نشان می دهد که عدم انجامش چه نافرجام مهلک و وحشتناکی در بردارد و از طرفی دیگر ندایی جامع از اقرار به یکتاپرستی و تنزیه خداوند متعال و اقرار به اشتباه و خطاست تا در راستای این تمجید و تسبیح، خداوند با لطف وصف ناپذیرش از اشتباه و گناه انسان درگذرد.
[36]
- «ذو النُّون»: ماهیدار. صاحب ماهی. مراد یُونُس
علیه السلام
است. (نون) به معنی ماهی بزرگ است و مراد نهنگ یا وال است. نک: أنبیاء/87 و ماوردی، النکت والعیون، 3/93.
[37]
- (صحیح): احمد، المسند (ش1462) / ترمذی (ش3505).
[38]
- نک: قِنَّوجی، فتحُ البیان فی مقاصد القرآن، 8/383.
[39]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/737 و 742.
[40]
- محمّد خطیب، أوضح التفاسیر، ص 420.
[41]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/920.
[42]
- ابراهیم
علیه السلام
برای پدر خود در حالی دعا کرد که کافر بود و این عملکردش در نزد الله متعال پذیرفته نشد. نک: ممتحنه/4 و دعای شماره 48.
[43]
- طنطاوی، التفسیر الوسیط، ص 3179.
[44]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/1079.
[45]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 4/1078.
[46]
- (صحیح): بخاری (ش1007و1020و4774) / مسلم (ش7244).
ونک: بغوی، معالم التنزیل، 7/229.
[47]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 6/108.
[48]
- گروهی از علما، التفسیر المیسر، 10/105.
[49]
- زمخشری، الکشاف، 7/97.
[50]
- (صحیح): بخاری (ش5013و6643) / ابوداود (ش1463).
[51]
- سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 6/992-997.
[52]
- (صحیح): بخاری (ش4974و4975). ونک: ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، 8/529.
[53]
- جهت مشاهده فضائل بیشتر آن نک: ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، 8/527-534.
[54]
- نک: سید قطب، ترجمه " فی ظلال القرآن"، 6/998-1007.
[55]
- (صحیح): مسلم (ش1928و1927) / ترمذی (ش2902و3367).
[56]
- (حسن): نسایی (ش5441) / ابن حبان (ش796).
[57]
- (صحیح): بخاری (ش5748) / ابوداود (ش5058).